عصر ایران ؛ محمدرضا احمدی ــ گزارشهای رسمی و شهادتهای نجاتیافتگان پرده از یکی از هولناکترین پروندههای جنایی روسیه برمیدارد. سوِتلانا، زمانی که تنها ۱۷ سال داشت، در مسیر بازگشت به خانه با یک افسر پلیس مواجه شد که پیشنهاد رساندن او را داد. اما این کمک خیالی به کابوس بدل شد؛ پلیس او را به خارج از شهر برد، مورد تجاوز قرار داد، و در حالی که نیمهبرهنه از صحنه گریخته بود، بیرحمانه مورد ضربوشتم قرار گرفت.
صبح روز بعد، سوِتلانا در سردخانه یک بیمارستان به هوش آمد؛ صحنهای که در اطرافش با اجساد چند نفر دیگر همراه بود. او، برخلاف صدها زن دیگر، شانس زنده ماندن داشت.
عامل این جنایت، میکایل پاپکُو، افسر سابق پلیس آنگارسک، یکی از پرکارترین قاتلان سریالی معاصر شناخته شده است. جنایتهای او از سال ۱۹۹۲ آغاز شد. نخستین قربانیان پس از سوار شدن به خودرو پلیس، پیشِ رو دو انتخاب میشنیدند: «رساندن به خانه» یا «خوشگذرانی تا دیروقت». گزینه دوم، آغاز تجاوز و سپس قتل با ابزارهایی چون تبر، بیل، پیچگوشتی یا حتی دندان بود. اجساد قربانیان به جنگل، کنار جاده یا قبرستان رها میشد.
سال ۱۹۹۸، سوِتلانا از مرگ بازگشته، او را در بین چند مأمور پلیس شناسایی کرد. اما با انکار متهم و شهادت همسرش به حضور او در خانه، پرونده بسته شد. همان سال، پاپکُو از پلیس کنارهگیری کرد.
سرانجام در سال ۲۰۱۲، رد لاستیک خودروی پلیس که سالها وسیله جنایت بود، به دستگیری او منجر شد. تحقیقات نشان داد او طی ۲۰ سال، بیش از ۲۰۰ زن را به قتل رسانده است.
در سال ۲۰۱۵، پاپکُو برای ۲۲ فقره قتل به حبس ابد محکوم شد. با این حال، مجازات اعدام که در قانون روسیه وجود دارد، از سال ۱۹۹۶ اجرا نشده است.
پاپکُو در سال ۲۰۱۸ با اعتراف به ۵۹ قتل دیگر، دومین حکم حبس ابد را پذیرفت و در مقابل، شرایط بهتری در زندان دریافت کرد. تا کنون قتل ۸۱ نفر از سوی او اثبات شده و به شهادت مسئولان پرونده، شمار قربانیان ممکن است بیش از این باشد.
پاپکُو در ابتدا مدعی بود برای «پاکسازی شهر از زنان بدکاره» دست به قتل میزده، اما بررسیها نشان داد بسیاری از قربانیان او تنفروشی نمیکردند. در ادامه، او به کینههای خانوادگی و آزارهای دوران کودکی اشاره کرد. این ادعاها هرگز توجیهی برای جنایات او شناخته نشد.
در اوج جنگ روسیه و اوکراین، پاپکُو درخواست کرد به ارتش اعزام شود؛ اقدامی که برخی آن را تلاشی برای بخشودگی مجازات و برخی دیگر ادامه میل او به قتل دانستند. این تقاضا تا امروز بینتیجه مانده است.
پاپکُو در سیبری به «دیوانه آنگارسک» مشهور است؛ شخصیتی که نام شهر و منطقه را بهجای منابع معدنی و سرمای شهرتاش، با یادآوری یکی از خونبارترین پروندههای جنایی آلوده است.
در حالی که سوِتلانا هنوز با آثار جسمی و روانی آن روز مبارزه میکند، داستان صدها قربانی دیگر او همچنان ناگفته باقی مانده است؛ داستانهایی که شاید روزی، در ازای امتیازی تازه در زندان، بر زبان قاتل جاری شود.