عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- استاد سیاست جهانی دانشگاه لندن معتقد است با وجود حملات سنگین مشترک آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، تهران توانست انسجام استراتژیک خود را حفظ کند و بهگفته تحلیلگران، مسیر دیپلماسی کاملاً مسدود نشده، بلکه به پشت صحنه رفته و ممکن است مذاکرات غیررسمی با وساطت قطر مجدداً آغاز شود.
جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسراییل، بزرگترین اتفاق سال اخیر در معادلات پرتنش خاورمیانه بود که پیامدهای آن فراتر از مرزهای منطقهای رفت و بلافاصله بر فضای دیپلماتیک بین تهران و واشنگتن سایه انداخت.
این درگیری کوتاه اما پرمخاطره که در اوج مذاکرات بین تهران و واشنگتن رخ داد بار دیگر احتمال احیای توافق یا حتی ادامه مذاکرات را با تردیدهای جدی مواجه کرد و برخی تحلیلگران از پایان کامل مسیر دیپلماسی با توجه به احتمال بالای هماهنگی بین واشنگتن و تلآویو سخن گفتند. با این حال، در دل این بحران نظامی، نشانههایی از بازتعریف مسیر مذاکره و نقشآفرینی بازیگران میانجی، بهویژه قطر، پدیدار شده است. اکنون پرسش اصلی آن است که آیا راهی برای بازگشت به گفتوگو باقی مانده یا راهبرد غالب میان ایران و ایالات متحده به بیاعتمادی کامل و شکست دیپلماسی منجر شده است؟
در این گفتوگو، استیون چان(Stephen Chan)، نویسنده و استاد سیاست جهانی در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن (SOAS) به تحلیل تأثیرات جنگ اخیر بر آینده مذاکرات هستهای پرداخته و چشماندازهای دیپلماسی پنهان یا علنی میان دو کشور را با نگاهی به نقش قدرتهای منطقهای و جهانی بررسیده است:
*بیش از ۱۲۰ روز از روی کار آمدن دونالد ترامپ میگذرد. سیاستهای او در عرصه بینالمللی در مقایسه با دوره اول ریاست جمهوریاش چه تغییراتی داشته است؟
-بیشتر از همه و به ویژه سیاستهای تجاری او باعث ایجاد آشفتگی بینالمللی شده است، زیرا تعرفهها افزایش یافت، به حالت تعلیق درآمد، اصلاح شدند و دوباره اعمال شدهاند. اما به نظر میرسد اکنون تمام سیاستهای بینالمللی (دولت ترامپ) با انگیزه اقتصادی هستند. رویکرد او به اوکراین و آفریقا، به حداکثر رساندن دسترسی ایالات متحده به مواد معدنی و منابع است. تنها در خاورمیانه نوعی سیاست سنتیتر و ناکارآمد وجود دارد.
*آیا فکر میکنید دونالد ترامپ به دنبال پیوستن سوریه به توافقنامه ابراهیم در خاورمیانه از طریق لغو تحریمهای این کشور است؟
- نه. به نظر میرسد این یک اقدام یکباره و بیشتر بر خنثی کردن تهدید احتمالی آینده برای اسراییل با وارد کردن سوریه به این توافقنامه استوار است. این امر به عادیسازی روابط بین خاورمیانه به طور کلی و اسرائیل مربوط نمیشود.
با این همه این روند در حال حاضر به دلیل وحشیگری نتانیاهو در غزه در حال فروپاشی است. ترامپ میداند که عربستان سعودی و سایر کشورهای منطقه نمیتوانند در حال حاضر روابط خود را با اسرائیل عادی کنند.
*با توجه به سیاستهای جانبدارانه دولت ترامپ در دفاع از اسراییل، چقدر احتمال دارد که بحران غزه حل شود؟
-بعید است که حل شود. بهترین سناریو در دولت ترامپ این است که به نحوی فلسطین را در اولویت دیپلماتیک قرار دهد، غارتگریهای اسراییل را به سمت پایین تعدیل کند - اما نه به طور کامل متوقف کند. اما در عین حال، غزهایها را مجبور به پذیرش نوعی پاکسازی قومی کند، یعنی آرزوی جابجایی در جای دیگر را داشته باشند. این بخش از سیاست ترامپ سادهلوحانه و بعید است که محقق شود.
*چرا ترامپ موضع خود را در مورد روسیه تغییر داد و تصمیم گرفت سلاحهای آمریکایی را از طریق ناتو (توسط کشورهای عضو آن) به اوکراین ارسال کند؟
-اروپاییها محکم ایستادند. اروپایی که تاکنون درگیر نزاع بود، اکنون در مواجهه با ترامپ و روسیه وحدت پیدا کرده است. سهگانه جدید در صدر اروپا - مکرون، استارمر و مرتس - قادر به ارائه راهحل هستند و اوکراین حیاط خلوت آنها است.
*جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسراییل چه تغییراتی در نقش بازیگران بینالمللی (مانند روسیه و چین) ایجاد کرد و این تغییرات چگونه بر مذاکرات تأثیر خواهند گذاشت؟ (اگر مذاکراتی در کار باشد)
-همه طرفها مدعی نوعی پیروزی از این جنگ کوتاه هستند. ایران تا حد امکان سالم ماند. مذاکرات دوباره آغاز خواهد شد، اما احتمالاً از طریق قطریها - اگرچه آنها در حال حاضر درگیر حماس و اسرائیل هستند. احتمالاً برخی مذاکرات پشت درهای بسته در مجمع دوحه در اواخر امسال انجام خواهد شد.
*از منظر حقوق بینالملل، حمله نظامی اسرائیل به یک کشور عضو NPT چه تأثیری بر روابط بینالملل خواهد داشت؟ آیا این اقدام اسراییل نوعی هرج و مرج در نظام بینالملل نیست؟
- این وضعیت هرجومرج است. اما حقوق بینالملل در حال بازنویسی است. نظم بینالمللی مبتنی بر قواعد در حال فروپاشی بوده و نظمی نو در تلاش برای ظهور است، اما این روند بهسرعت محقق نخواهد شد.
*برخی معتقدند بمباران مشترک آمریکا و اسرائیل علیه سایتهای هستهای ایران، امکان هرگونه مذاکرهای بین تهران و واشنگتن را کاملاً از بین برده است. آیا فکر میکنید در این شرایط، جایی برای دیپلماسی وجود دارد؟
-دیپلماسی وجود خواهد داشت، اما همانطور که پیشتر گفتم، تقریباً بهطور قطع پشت درهای بسته و شاید بهصورت اعلامنشده انجام خواهد شد. مطمئن نیستم که ایالات متحده در حال حاضر مذاکرهکنندهای در سطحی که پیشتر در جان کری بود، در اختیار داشته باشد. احترام تدریجی او به ایران و تاریخ آن، عنصری کلیدی بود.
*نقش عمان، قطر و چین به عنوان میانجیهای پیشنهادی تا چه حد در کاهش تنشها و تسهیل بازگشت به میز مذاکره مؤثر خواهد بود؟
-قطر این نقش (میانجی) را خواهد داشت. چین عمق تجربه دیپلماتیک یا دانش خاورمیانه را برای ایفای نقش اصلی ندارد. چین از خودگذشتگیهای خود را ارایه خواهد داد، اما من قطر را بازیگر محوری - بدون هیچ گونه خودبزرگبینی - میبینم.