عصر ایران ؛ سمیه بنیهاشمی - ساخت فیلمهای تاریخی، چه در سینمای ایران و چه در سینمای جهان، تنها روایت آنچه در گذشته رخ داده نیست؛ بلکه پلی است میان تاریخ، هویت ملی و آیندهی فرهنگی یک جامعه. این آثار نقش بسیار مهمی در فرهنگسازی، آموزش غیرمستقیم و حتی ترمیم حافظهی جمعی مردم دارند. اهمیت ساخت فیلمهای تاریخی آنجا رخ عیان میکند که بازگوکنندهی اطلاعات پیچیده در قالب داستانی جذاب و قابل فهم است و روایتگر وقایع تاریخی به روشی غیرمستقیم برای نسل جدید به شمار میرود.
بهمنظور حفظ و بازسازی حافظهی تاریخی و بازسازی وقایع، نقش مهمی در شکلگیری «خاطرهی جمعی» دارد. در کنار بازسازی هویت و انتقال حافظهی جمعی، سینمای تاریخی میتواند بستری برای بازاندیشی نقادانه دربارهی روایتهای رسمی نیز فراهم آورد. این نوع سینما، بهویژه وقتی با نگاه انتقادی همراه باشد، میتواند به باز شدن فضاهای گفتوگو میان نسلها، اقوام و طبقات مختلف جامعه کمک کند.
فیلمهای تاریخی نهفقط وقایع، بلکه مفاهیم بنیادینی همچون عدالت، قدرت، شجاعت و فداکاری را در بستر زمان بازخوانی میکنند. از اینرو، حتی اگر موضوع یک فیلم به گذشتهی دور بازگردد، باز هم میتواند دغدغهها و پرسشهای امروز را طرح کند. این امر بهویژه برای جوانانی که در فضای رسانهای پرشتاب و گاه گسسته از تاریخ رشد کردهاند، فرصتی ارزشمند برای بازشناسی ریشههای فرهنگی و اجتماعی فراهم میآورد.
از منظر فرهنگی نیز، تولید آثار تاریخی سبب احیای هنرهای بومی، لباسها، زبانها، موسیقیها و آیینهای محلی میشود که در گذر زمان رو به فراموشی رفتهاند. بازآفرینی این عناصر، افزون بر مستندسازی هنری، به غنای فرهنگی و هویتی جامعه میافزاید.
از سوی دیگر، در سطح بینالمللی، فیلمهای تاریخی میتوانند زبان فرهنگی کشورها در مواجهه با جهان باشند. این آثار، حتی در رقابتهای جهانی مانند جشنوارههای فیلم، نقش مهمی در دیپلماسی فرهنگی ایفا میکنند و میتوانند مخاطبان جهانی را با روایت بومی از تاریخ یک ملت آشنا کنند.
سینمای تاریخی، بهویژه در قالب فیلمهای روایی، بهمثابهی ابزاری فرهنگی و هنری، این امکان را برای کشورها فراهم میآورد که برداشت خاص خود از تاریخ را بازنمایی کرده و به افکار عمومی داخلی و بینالمللی ارائه دهند. در این چارچوب، ساخت فیلمهای تاریخی نهتنها بازتابی از حافظهی جمعی یک ملت است، بلکه تلاشی آگاهانه برای بازتعریف هویت ملی، مشروعیتبخشی به روایت رسمی و تأثیرگذاری بر نگاه جهانی نسبت به گذشتهی آن کشور محسوب میشود.
در چهار سال اخیر، سینمای ایران نیز آثاری با محوریت وقایع تاریخی تولید کرده است. این فیلمها بیشتر به بازخوانی رویدادهای معاصر، وقایع انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و زندگی شخصیتهای تاریخی و فرهنگی ایران پرداختهاند.
مروری بر فیلمهای ایرانی با محوریت وقایع تاریخی
«غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و به نویسندگی و تهیهکنندگی حامد عنقا، محصول سال ۱۴۰۱ است. این فیلم دربارهی محمد بروجردی است که نقش او توسط بابک حمیدیان ایفا شدهاست. «غریب» نخستینبار در چهلویکمین دورهی جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با دریافت پنج سیمرغ بلورین، بیشترین سیمرغ را از این دورهٔ جشنواره دریافت کردهاست. این فیلم در هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت نیز به اکران درآمد و در این جشنواره، برندهی جایزهی ویژهی هیئت داوران در بخش مقاومت بینالملل شد و جایزهی بهترین فیلم به کارگردان آن اهدا گردید.
«آسمان غرب» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمد عسگری و تهیهکنندگی حبیبالله والینژاد، محصول سال ۱۴۰۲ است. درامی جنگی و تاریخی که روایتگر زندگی و فداکاریهای خلبان شهید علیاکبر شیرودی در روزهای ابتدایی جنگ ایران و عراق است. این فیلم نامزد ۶ سیمرغ بلورین و برندهی ۳ سیمرغ بلورین از جمله جایزهی بهترین فیلم از نگاه ملی در جشنوارهی فیلم فجر شده است.
«مست عشق» درامی تاریخی عاشقانه، محصول مشترک ایران و ترکیه به کارگردانی و نویسندگی حسن فتحی و تهیهکنندگی مهران برومند و حسن علیزاده است و با نقشآفرینی پارسا پیروزفر و شهاب حسینی به تصویر کشیده شده است. این فیلم، برداشتی آزاد از زندگی مولانا و شمس تبریزی در سالهای ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری قمری است و رابطهی عارفانهی مولانا با شمس تبریزی را به تصویر میکشد.
«موسی کلیمالله» به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و تهیهکنندگی سید محمود رضوی، محصول سال ۱۴۰۳ است. این فیلم داستان زندگی حضرت موسی ع را روایت میکند. مریلا زارعی و علیرضا کمالی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند. این فیلم نخستینبار در چهلوسومین دورهی جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته شد و در رقابت با ۳۷ فیلم دیگر توانست با ۵ سیمرغ رکورددار این دوره از جشنواره شد.