عصرایران ؛ علی خیرآبادی - در فوتبال ایران، کمتر پیش میآید که یک مربی بدون حاشیه، بیسروصدا و در سکوت رسانهای به نیمکت سرخابیها برسد. اما وحید هاشمیان، مردی که همیشه با وقار و متانت شناخته شده، حالا در قامت سرمربی پرسپولیس ایستاده؛ تیمی که هیاهو، فشار و انتظارات، جزئی از ذات آن است.
انتخاب او، برای بسیاری از هواداران پرسپولیس غافلگیرکننده بود. تا چند روز قبل، همهچیز مطابق انتظار پیش میرفت. اسماعیل کارتال، مربی باتجربه ترک، قرار بود فصل دوم حضورش در تهران را آغاز کند. اما طبق اعلام لشگری، مدیر روابط عمومی پرسپولیس تماس ویدیویی ناگهانی با مدیرعامل، همهچیز را تغییر داد. کارتال عذر خواست، دلیلش «ملاحظاتی» اعلام شد، و نیمکت پرسپولیس بیصاحب ماند.
حالا، قرعه به نام کسی افتاده که شاید بیشتر از هر مربی دیگری، مسیر متفاوتی در فوتبال ایران پیموده باشد. وحید هاشمیان، مهاجم سابق بایرن مونیخ و تیم ملی ایران، بعد از خداحافظی، مستقیم سراغ مربیگری نرفت. او درس خواند، تحلیل کرد، و در آلمان، مدرک A یوفا گرفت. مدتی هم دستیار تیم ملی بود، اما تجربه سرمربیگری در سطح باشگاهی نداشت. و از همانجاست که چالشها آغاز میشوند.
وحید اما باید خوب بداند که اینجا هیچ شباهتی به آلمان ندارد. در فوتبال ایران، موفقیت فقط به تاکتیک و تمرین ربطی ندارد؛ اینجا نیمکت را کسانی میبرند که بلدند خوب داد بزنند و حاشیه بسازند. هاشمیان باید یاد بگیرد بگوید: «نمیگذارند ما قهرمان شویم». باید بلد باشد آن حرفهای کلیشهای که شما بهتر از من میدانید را به وقتش بزند.
پرسپولیس، تیمی است که هیچ فرصتی برای آزمون و خطا نمیدهد. از مربی باتجربه گرفته تا سرمربی تازهکار، همه در فشار دائمیِ نتیجه گرفتناند. هر مساوی، بحران است؛ هر باخت، شایعهسازی؛ هر اختلاف جزئی، سوژه برای تیتر یک رسانهها. برای مربیای مثل هاشمیان که پیشتر در فضای منظم و باثبات فوتبال آلمان نفس کشیده، این فضای ملتهب میتواند یک شوک واقعی باشد.
او باید در همان هفتههای اول، چند کار سخت را همزمان انجام دهد:
اول، ساختن یک رابطه محکم با رختکن پرستارهی پرسپولیس. بازیکنانی که بیشترشان سالها زیر نظر مربیان باتجربه کار کردهاند و حالا قرار است با کسی همکاری کنند که تازه اولین فصل سرمربیگریاش را تجربه میکند. اقتدار، در رختکن بهسادگی به دست نمیآید؛ باید به بازیکن ثابت کنی که هم از او بیشتر میدانی، هم کنترل اوضاع را در دست داری.
دوم، مدیریت رسانهها و افکار عمومی است. در تیمی مثل پرسپولیس، هر کنفرانس خبری یک میدان جنگ است. هر جملهای ممکن است علیه تو چرخانده شود. هاشمیان که پیشتر کمتر درگیر این جنجالها بوده، باید سریع یاد بگیرد چگونه در این میدان بماند و بازی را ببرد.
و سوم، چالش فنی. پرسپولیس تیمی است که به بازی تهاجمی، مالکیت توپ، و ساختار دفاعی منسجم عادت دارد. هوادار پرسپولیس، حتی در روزهای پیروزی هم دنبال کیفیت بازی است. او نمیخواهد تیمش فقط ببرد، بلکه «زیبا» هم ببرد. این توقع، فشار مضاعفی روی شانههای مربی تازهوارد خواهد گذاشت.
همه اینها در کنار هم یک حقیقت را یادآوری میکند: انتخاب هاشمیان، یک ریسک بزرگ است. هم برای او، هم برای باشگاه. اما شاید پرسپولیس به همین ریسک نیاز داشت. به جای ادامه مسیر با نسخههای تکراری، فرصتی برای کسی که آمده متفاوت باشد.
و حالا مردی آرام، با شخصیت علمی، متفکر و منظم، وارد یکی از پرتنشترین نیمکتهای آسیا شده. مسیرش، پر از پستی و بلندی خواهد بود. اما شاید همین چالشهاست که فرصتی میسازد برای آغاز یک فصل تازه، نه فقط برای پرسپولیس، که برای فوتبال ایران.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر