اینجا "موکب رضوی ارومیه" است؛ حریمی مقدس که عاشقان سیدالشهدا، هر سال، با عشقی سوزان و دلی آتشین، به رسم آیین کهن آذربایجانیها، چوب به دست میگیرند و دسته عزاداری «شاه حسینگویان» به راه میاندازند. با نوای «حیدر حیدر»، بزم رزم یاران حسین را در شب کربلا زنده میکنند؛ گویی خود در دشت نینوا ایستادهاند، کنار آن کاروان مظلوم. آیینی که چون گوهری در سینهی پیر و جوان این دیار میدرخشد، از سردستهای هفتادساله با قلبی جوان، تا کودکی دوساله که با قدمهای لرزانش بر عرش الهی گام مینهد و به تقلید از بزرگترها، چوب بر سر میچرخاند، گویی شمشیر عشق به دست گرفته است.
اما اینبار در شب تاسوعای حسینی، شب علمدار دلاور کربلا، حضرت عباس (ع)، رنگ و بویی دیگر دارد. امشب، آسمان ارومیه شاهد حماسهای متفاوت است؛ حماسهای که عطر وطن و عزای حسین را در هم آمیخته. حضرت عباس، آن سقای تشنهلب، آن دلاور بیبدیل که جانش را فدای مولایش کرد، در قلب ایرانیان، بهویژه آذربایجانیها، جایگاهی بس رفیع دارد. او سمبل غیرت و وفاداری است، و امشب، عزاداران این دیار، به تأسی از آن علمدار رشید، چوبهایی مزین به پرچم سهرنگ و مقدس ایران عزیز را بر فراز سر خود چرخاندند. رجزخوانیشان نه تنها برای حسین (ع)، که برای وطن بود؛ وطنی که چون حرم، مقدس است و عزادارانش، مدافعان جانبرکف آن.
نمیدانم چه رازی در این خاک نهفته است که با شنیدن نام وطن، خون در رگها به جوش میآید و جانها بیقرار فداکاری میشوند. انگار وطن، آن گوهر بیهمتا، چنان عزیز است که جان آدمی در برابرش ناچیز مینماید؛ متاعی که با افتخار پیشکش این خاک پاک میشود تا پرچمش، این نشان سربلندی، هرگز فرو نیفتد. امشب، پرچمهای ایران، چون ستارگانی در آسمان ارومیه درخشیدند و فریاد زدند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا». این روزهای وطن، کربلایی دیگر است؛ جایی که مظلوم محق فریاد میزند و جز یاران حرمش، کسی به یاریاش نمیشتابد.
در این شب ، ثابت شد که تکیهگاه این ملت، جز قلبهای پرشور خودشان نیست. هیچ دستی جز دستان مردم این دیار، برای سربلندی وطن دراز نشده است. وطنی که قرنهاست سربلند ایستاده، هرچند تنش زخمی از چنگال دیوان و ددان و شغالهاست. اما این خاک، این ایران، با خون دل فرزندانش زنده است و خواهد ماند.
در شب تاسوعای حسینی عزاداران این هیئت، همصدا با دیگر هیئتهای این سرزمین اهورایی، آوای «ای ایران» سر دادند؛ نغمهای که از اعماق جانشان برمیخاست، برای وطنی که حماسه میآفریند و دلاورانش چون کوه استوارند. وای بر آنانی که نمیدانند و نمیخواهند بدانند که این خاک، مهد دلیران و زادگاه حماسههاست!
حمید امدادی، خادم هیآت موکب رضوی ارومیه