عصر ایران؛ لیلا احمدی- نهال طوسی(Nahal Toosi)، خبرنگار ارشد حوزۀ سیاست خارجی در نشریۀ معتبر آمریکایی پالیتیکو *POLITICO* است او از تحلیلگران برجسته در زمینۀ روابط بینالملل و امنیت ملی به شمار میرود و ستون تحلیلیاش با عنوان *Compass* (قطبنما)، تصمیمگیریهای حساس در سیاست خارجی ایالات متحده و تأثیرات آن در سطح بینالمللی را بررسی میکند.
نهال اصالتی ایرانی-آمریکایی دارد، در آمریکا تحصیل کرده و بخش عمدۀ فعالیت حرفهایاش را در رسانههای آمریکایی نظیر آسوشیتدپرس، سنتینل میلواکی و پالتیکو گذرانده است. او با حفظ هویت ایرانیاش، در رسانههای بینالمللی قلم میزند و اغلب با نگاهی انتقادی، مستقل و چندلایه به مسائل خاورمیانه و جهان میپردازد. در کارنامۀ حرفهایاش، تجربۀ گزارشنویسی از جنگها، نسلکشیها و بحرانهای سیاسی در اقصینقاط جهان را دارد و نوشتههایش شهرهاند به دقتنظر و نگاه انسانی به مسائل ژئوپلیتیکی.
با تحلیل دادهمحور و روایتگری ژورنالیستی، تلاش میکند خواننده را از پس پردۀ تصمیمات سیاسی و راهبردی آگاه کند. خانم طوسی در این مقاله به بررسی بنیادین این پرسش میپردازد که چرا ولادیمیر پوتین با وجود فشارهای گستردۀ داخلی و خارجی، همچنان بر رؤیای تسلط بر اوکراین پافشاری میکند و مهمتر آن که چرا سیاستها و دیدگاههای دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده، نمیتواند پاسخی مؤثر به این چالش باشد؟
نویسنده در آغاز، شرایط کنونی پوتین را ترسیم میکند و شرح میدهد که روسیه در وضعیت دشواری به سر میبرد. حملات پهپادی هوشمندانۀ اوکراین، ارتش فرسوده، اقتصاد ناپایدار و تحریمهای بینالمللی، پوتین را بهظاهر در تنگنا قرار دادهاند، ولی بهرغم همۀ این مشکلات، از هدف نهاییاش یعنی تسلط کامل بر اوکراین دست نمیکشد. چرا؟ چون بهباور طوسی و کارشناسانی که با او گفتوگو کردهاند، پوتین به وسواسی ایدئولوژیک مبتلا است و صرفاً برنامه ژئوپلیتیک ندارد. آنتونی بلینکن، وزیر خارجۀ پیشین آمریکا، این باور پوتین را حتی «الهیاتی» توصیف کرده است.
در این میان، ترامپ که ادعا میکند میتواند «در ۲۴ ساعت جنگ را تمام کند»، درکی سطحی و خام از ریشههای روانی و راهبردی جنگ دارد. او پوتین را فردی قابل مذاکره میبیند، کسی که میتوان با او «معامله کرد»؛ اما پوتین از اساس باور دارد که کییف باید زیر سلطۀ مسکو باشد، نه طرف مذاکره.
نهال طوسی/ خبرنگار ارشد حوزۀ سیاست خارجی در نشریۀ معتبر آمریکایی پالیتیکو POLITICO
نویسنده ایرانی تبار این مقاله
طوسی با استناد به آندریا کندال تیلور، یکی از مقامات پیشین اطلاعاتی آمریکا، مینویسد هدف غرب نباید تلاش برای متقاعد کردن پوتین به عقبنشینی باشد، بلکه باید با تحمیل هزینههای سنگین، این بلندپروازی را برای او غیرقابلتحقق کرد. عملیات نظامی از قبیل حملات دقیق اوکراین به بمبافکنهای روسی نمونهای از این راهبرد است.
در این میان، ترامپ با رفتارهایی متناقض، مانند ادعاهای ضد و نقیض در شبکههای اجتماعی، ضعف در اجرای قاطع تحریمها و ارسال پیامهای دوپهلو، این تصور را برای پوتین ایجاد میکند که آمریکا به رهبری او بیثبات و قابل نفوذ است.
اصطلاح «TACO Trump» که در والاستریت رواج یافته و مخفف *Trump Always Chickens Out* (ترامپ همیشه عقبنشینی میکند) است، بازتابی از همین نگاه است که احتمالاً به گوش کرملین نیز رسیده است.
لایحۀ جدیدی که در کنگره در دست بررسی است، میتواند آزمونی واقعی برای ترامپ باشد. این لایحه که شامل تعرفههایی تا سقف ۵۰۰ درصد بر واردات انرژی از روسیه است، در صورت تصویب میتواند آخرین شاهراه اقتصادی کرملین را قطع کند.
با این حال، اگر ترامپ آن را امضا کرده باشد ولی در اجرای آن تعلل کند یا عقب بنشیند، سیگنالی خطرناک به مسکو ارسال خواهد کرد: اینکه آمریکا هنوز هم کشوری است که میتوان از آن امتیاز گرفت.
همچنین، مواضع سرد و بیتفاوت برخی از اعضای تیم ترامپ، مانند جیدی ونس (معاون رئیسجمهور) و مارکو روبیو (وزیر خارجه)، که نگرانیهای اوکراین را نادیده میگیرند یا حتی از خروج آمریکا از روند حل بحران سخن میگویند، همگی پیام روشنی برای پوتین دارد: شکاف در اتحاد غرب قابل دستیابی است.
حتی اگر پوتین به گفتوگوهای صلح یا آتشبس تن دهد، کارشناسان معتقدند این رویه، صرفاً راهی برای خریدن زمان است؛ فرصتی برای بازسازی نیروها و سپس ضربهای تازه به کییف.
نویسنده بر ماهیت دگرگونشدۀ اقتصاد روسیه پس از حملۀ سال ۲۰۲۲ تأکید دارد. این اقتصاد اکنون با جنگ تغذیه میشود و حتی وعدۀ لغو تحریمها از سوی ترامپ، نمیتواند شرکتهای غربی را به بازگشت به بازار پرریسک روسیه ترغیب کند. به گفتۀ رندی لویناس، حتی با برداشته شدن تحریمها در فضای پرآشوب و خطرناک اقتصاد روسیه و تهدید بازگشت تحریمها از سوی دولتهای بعدی، شرکتهای آمریکایی و اروپایی همچنان محتاط باقی میمانند.
طوسی تصویری تاریک اما دقیق از واقعیت موجود ارائه میدهد: پوتین در تنگناست، اما کماکان به سلطۀ کامل اوکراین نظر دارد.
ترجمۀ مقالۀ نهال طوسی را تقدیمتان میکنیم و یادآور میشویم که انتشار مطالب نویسندگان خارجی در «عصر ایران»، به معنای تأیید کامل دیدگاههای مطرحشده در آنها نیست؛ هدف از ترجمه و بازنشر اینگونه مقالات، صرفاً آگاهیبخشی، گشودن دریچهای تازه به جهان اندیشه و بررسی نگاه رسانههای بینالمللی است.
➖➖➖➖➖➖➖➖
پالیتیکو/ نهال طوسی: ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، روزبهروز بیشتر در تنگنای انزوا فرو میرود و وضعیت سیاسیاش صعبتر میشود.
اوکراینیها بهتازگی دست به حملات پهبادی شگفتانگیزی علیه بمبافکنهای راهبردی روسیه در پایگاههای دورافتاده زدهاند. در میدان نبرد، نیروهای فرسوده و پراکنده پوتین بهسختی گامی به پیش مینهند و خطوط جنگ در این دو سال، تقریباً بیتغییر مانده است. اقتصاد روسیه نیز دستخوش نوسانات جدی است؛ افزایش تورم، آهنگ رشد را کند کرده و نشانههای خطر، یکی پس از دیگری رخ مینمایند.
در این میان، دونالد ترامپ که سالها زبان به ستایش سبک رهبری پرخاشجویانه پوتین گشوده بود، اینک عقلانیت او را زیر سؤال برده و از او میخواهد «بس کند» و حملات خود به اوکراین را پایان دهد. همزمان، قانونگذاران آمریکایی در تدارک بستهای از تحریمها و تعرفههای سنگیناند؛ تحریمهایی که یکی از سناتورها از آن با تعبیر «خُردکننده استخوان» یاد کرده است.
با این همه، پرسش اصلی پابرجاست: چرا پوتین بهرغم فشارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی، از رؤیای تسخیر اوکراین دست نمیکشد؟
در روزهای گذشته این پرسش را با چند تن از مقامهای پیشین ایالات متحده در میان گذاشتم. نهایتاً دریافتم که این پرسش، از اساس نادرست است و نگاهی که در پسِ آن نهفته، خطاست.
پوتین هرگز از بلندپروازی دیرینهاش برای سلطه بر اوکراین دست نخواهد کشید و حامیان بینالمللی اوکراین نیز نباید هدف خود را قانع ساختن او به عقبنشینی بپندارند.
هدف واقعی باید این باشد که تحقق این بلندپروازی را برای او ناممکن کنیم. به عبارت دیگر: نمیتوان پوتین را وادار به عقبنشینی از اوکراین کرد، بلکه باید کاری کرد که اوکراین هرگز در دسترسش نباشد.
ترامپ و شماری از نزدیکانش، بهنظر میرسد هنوز این حقیقت بنیادین را درباره پوتین درنیافتهاند. آنان در برابر رهبر اقتدارگرای روسیه، پیامهایی دوپهلو و متناقض میفرستند؛ چنان مینماید که میپندارند میتوان مسیر او را با وعده قراردادهای اقتصادی یا پیشنهاد پستهایی در Truth Social تغییر داد.
اکنون که تحریمهای تازه در دستور کار قرار گرفته است، بسیاری از تحلیلگران روابط روسیه و آمریکا امیدوارند ترامپ از این فرصت بهره برده و به پوتین نشان دهد که شاید نتوان جاهطلبیهای او را مهار کرد، اما میتوان تحقق آنها را چنان پرهزینه ساخت که از پیگیریشان بازایستد.
با این وجود، همان کارشناسان تأکید دارند که تحریمها بهتنهایی چارهساز نیستند؛ ارسال سلاحهای بیشتر و هشدارهای تند در فضای مجازی، هیچکدام بهتنهایی قادر به مهار پوتین نیستند.
بازداشتن پوتین از تسخیر اوکراین، نیازمند مجموعهای هماهنگ از راهکارها، ارادهای استوار و صبری جانفرساست. فقط با چنین رویکردی میتوان رؤیای او را به بنبستی ناگشودنی کشاند.
«برای همین است که عملیاتهایی مثل حمله اوکراین به بمبافکنهای راهبردی روسیه اجرا میشوند. این حملات دردناکاند و پرهزینه.» این گفته آندریا کندال تیلور، مقام پیشین اطلاعاتی ایالات متحده است و میافزاید: «پرسش اصلی این است: آیا میتوانیم هزینهای چنان سنگین تحمیل کنیم که پوتین سرانجام به این باور برسد که نمیتوانم این وضعیت را تا ابد تحمل کنم؟»
من اولین کسی نیستم که این باور را مطرح میکند که پوتین هرگز دیدگاه خود درباره اوکراین را دگرگون نخواهد ساخت. نوشتههای خود او به روشنی نشان میدهند که اعتقاد دارد کییف باید زیر سلطه مسکو باشد، چرا که اگر روسیه میخواهد جایگاهی والا در عرصه جهانی داشته باشد، این امر ضروری است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشین آمریکا، دیدگاه پوتین را «الهیاتی» توصیف کرده بود، گویی این باور برای او نه موضع سیاسی، لکه ایمانی راسخ است. یکی از تحلیلگران حتی بر این نکته پافشاری کرده که شاید بهترین راهبرد غرب در این جنگ، صرفاً شکیبایی تا مرگ پوتین باشد.
در پاسخ به درخواست خبرنگار برای اظهارنظر رسمی، یکی از مقامات کاخ سفید که بهدلیل حساسیت موضوع نخواست نامش فاش شود، گفت: «ترامپ همواره در برابر پوتین سختگیر بوده است.» و افزود: «سیاست خارجیِ این رئیسجمهور، منحصربهفرد است؛ این توان را دارد که رویاروی دشمنانمان بایستد و همزمان در چشمان دیگران بنگرد و بکوشد صلح برقرار کند.» اما بسیاری از سخنان و رفتارهای ترامپ نشان میدهد که او درک عمیقی از میزان پافشاری پوتین برای سلطه بر اوکراین ندارد.
در جریان کارزار انتخاباتی، ترامپ چندین بار مدعی شد که میتواند جنگ را ظرف ۲۴ ساعتِ نخست ریاستجمهوریاش به پایان برساند؛ ادعایی که بعدها گفت شوخی بوده، اما در عمل پوتین را فردی نشان داد که بهسادگی میتوان او را متقاعد ساخت. در ماههای اخیر هم بارها از عدم عقبنشینی پوتین از مواضعش ابراز شگفتی کرده و بهتازگی گفته است که رهبر روسیه «کاملاً دیوانه شده است.»
ترامپ عمق ناامیدی خود را از بیتفاوتی پوتین نسبت به مذاکرات آتشبس آشکار ساخته است. این مواضع تند، بهویژه در تلاشهای پیشین ترامپ برای جلب نظر پوتین، قابل توجهاند؛ اما رفتار او همیشه یکدست و یکنواخت نیست. او در یکی از فرسته(پست)های شبکههای اجتماعی پس از تماس تلفنی با پوتین، با لحنی منفعل نوشت: «رهبر روسیه بهصراحت اعلام کرده مجبور است به حملات پهپادی اوکراین پاسخ دهد.» و افزوده: «مکالمه خوبی بود، اما نه آنقدر خوب که به صلح فوری بینجامد.»؛ بیآنکه ذکر کند که آیا از پوتین خواسته است تنشها را تشدید نکند یا نه.
برخی دیگر از اظهارات و رفتارهای مقامات دولت نیز گواه بر این است که دید روشنی نسبت به پوتین — که بیش از یک دهه پیش نخستین تجاوزش را به خاک اوکراین آغاز کرد — وجود ندارد.
برای نمونه، معاون رئیسجمهور، جیدی ونس، در دیداری ناخوشایند و پرحاشیه با رئیسجمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، در دفتر بیضیشکل، نگرانیهای کییف درباره وفاداری پوتین به توافق صلح را نادیده گرفت که این خود نشان میدهد او عمق آرزوهای پوتین را بهدرستی درنیافته است. احتمالاً چنین رفتاری اعتماد روسیه به موفقیت راهبردش در ایجاد شکاف میان آمریکا و متحدانش — از جمله اوکراین و اتحادیه اروپا — را بیش از پیش تقویت کرده است.
سخنان وزیر خارجه مارکو روبیو مبنی بر این که ممکن است ایالات متحده بهسادگی از حل این بحران کنار بکشد، نیز کمکی به کییف نکرد؛ این گفته حکایت از فقدان صبر راهبردی در آمریکا دارد و پیامی روشن به روسیه میفرستد که با پیشروی میتواند برتری قاطع در جنگ را به دست آورد.
تنها چیزی که پوتین به آن باور داور، "زمان" است. این باور بر این پایه استوار است که غرب دیر یا زود خسته و دلسرد میشود و میدان را خالی خواهد کرد.
اما نقطه شکست پوتین کجاست و چه زمانی دست از رؤیای تسلط بر اوکراین خواهد کشید؟
ادی فیشمن، مقام پیشین وزارت خارجه آمریکا و متخصص تحریمهای روسیه، میگوید: «این مسائل بهسادگی قابل سنجش نیستند؛ موضوع، روانشناسی فرد سلطهگر است.»
برخی از کارشناسان مسائل روسیه بر این باورند که پوتین احتمالاً از عبارت «ترامپ همیشه عقبنشینی میکند» که در والاستریت و دیگر محافل به آن مشهور است، کاملاً آگاه است. تناقضهای رفتاری ترامپ در سیاستگذاریها و عقبنشینیهای مکرر از تصمیمات قبلی، مانند ماجرای تعرفهها، ممکن است این تصور را در ذهن پوتین تقویت کرده باشد که رئیسجمهور آمریکا در آغاز سختگیری میکند، اما در نهایت عقب مینشیند و راه برای مانور و فرصتهای بیشتر به مسکو میگشاید.
لایحه تحریمها، محک مهمی برای ترامپ است؛ آزمونی بر این که آیا او واقعاً ذهنیت پوتین را درک میکند یا نه. این لایحه که حمایت اکثریت سناتورهای آمریکایی را جلب کرده، شامل مفاد سختگیرانهای است که هدفشان مسدودکردن آخرین منبع درآمد عمده روسیه یعنی صادرات انرژی است. طبق این قانون، تعرفهای ۵۰۰ درصدی بر کشورهایی اعمال میشود که همچنان به خرید نفت، گاز، اورانیوم و دیگر منابع از روسیه ادامه دهند.
با این حال، معلوم نیست که رقم ۵۰۰ درصدی تعرفهها در گفتوگوهای کاخ سفید و کنگره پابرجا بماند. چنین تعرفههایی ممکن است به شرکای تجاری مهم آمریکا در اروپا، چین و هند آسیب برساند و اقتصاد جهانی را دچار تلاطم کند. با این وجود، هر نسخهای از این لایحه که در نهایت تصویب شود، میتواند ضربهای سنگین به روسیه وارد کند.
اگر ترامپ این لایحه را امضا کند، کرملین باید نگران شود؛ چراکه این اقدام نشان میدهد او از تشدید فشار بر مسکو هراسی ندارد. اما اگر پس از امضا، تحریمها را معلق کند، به تأخیر بیندازد، یا در اجرای آنها سستی نشان دهد، پوتین برداشت خواهد کرد که ترامپ بار دیگر عقبنشینی کرده و میتواند از بیثباتی رئیسجمهور آمریکا بهره ببرد.
از سوی دیگر، اگر ترامپ در ارائه کمکهای مؤثر به اوکراین، بهویژه در حوزه نظامی کوتاهی کند، اعتمادبهنفس پوتین بیشتر خواهد شد و این امر سرانجام به تسلط او بر کییف خواهد انجامید.
پوتین همچنان ممکن است با مذاکرات صلح موافقت کند و در واقع تا حدی چنین کرده است؛ هرچند معمولاً بیمقدمه نمایندگانی به این مذاکرات میفرستد. این رفتارها، ترفندی برای وقتکشی در برابر ترامپ است؛ کسی که خود را استاد معاملهگری میداند و مشتاق دستیابی به توافق است. حتی اگر پوتین به آتشبسی پایدار یا نوعی توقف موقت در نبردها تن دهد، تحلیلگران روسیه که با آنها گفتوگو کردهام باور دارند او از این وقفه برای بازسازی نیروهایش و تدارک حملهای تازه به کییف استفاده خواهد کرد.
یکی از تاکتیکهایی که بهاحتمال زیاد بر پوتین بیاثر خواهد بود، پیشنهاد توافقهای اقتصادی در ازای پذیرش صلح با اوکراین است. البته اگر منصفانه بنگریم، خودِ پوتین چنین پیشنهادی را مطرح کرده است، به امید دریافت تخفیف یا لغو تحریمها از سوی ترامپ که جهان را بیشتر از منظر معامله و سود میبیند تا اصول و امنیت.
اما واقعیت آن است که اقتصاد روسیه از زمان تهاجم گسترده در فوریه ۲۰۲۲ دستخوش دگرگونی شده است. اکنون این اقتصاد، بر پایه جنگ تغذیه میشود. نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه ادامه این وضعیت چندان پایدار نیست، اما تاکنون بیش از آنچه بسیاری از تحلیلگران غربی پیشبینی میکردند دوام آورده است.
پوتین احتمالاً بهخوبی میداند حتی اگر ترامپ تمام تحریمهای آمریکا را لغو کند، شرکتهای آمریکایی بعید است بهسرعت وارد بازار روسیه شوند. ریسکهای زیادی وجود دارد؛ از احتمال بازگشت تحریمها به فرمان رئیسجمهور بعدی گرفته تا فضای پرخطر و ناپایدار فعالیت اقتصادی در روسیه. علاوه بر این، تحریمهای اروپا نیز بهاحتمال زیاد پابرجا خواهند ماند.
رندی لویناس، مدیر اجرایی پیشین شورای بازرگانی آمریکا–روسیه که اکنون منحل شده، میگوید: «با توجه به تحریمها، کنترلهای صادراتی، خطرات اعتباری، و محیط پرمخاطره فعالیت در روسیه، واقعاً بعید است که شرکتهای غربی دوباره مشتاق بازگشت به آن بازار باشند.»
پوتین در گوشهای گرفتار شده است. نگاهها به او دوخته شدهاند. نگاهش همچنان به اوکراین است. او خواهان صلح نیست؛ هدفش فتح کامل اوکراین است.