" سوداگری علمی " در کشورمان همچنان طبق روال گذشته ادامه دارد ، با این تفاوت که این پدیده شوم به مانند دیگر پدیده های ممنوع یا قاچاق ، نه تنها زیر پوستی و زیر زمینی نیست بلکه رسما با " دفتر و دستک " و " فرم و قرار داد " و " تبلیغات علنی" به انجام می رسد .
به گزارش
عصر ایران در حال حاضر بسیاری از موسسات تحت لوا یا نام " مشاوره علمی " به کار پایان نامه نویسی برای دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی مشغولند .
در تماس خبرنگار عصر ایران با یکی از این موسسات ( که شماره تلفن آن از آگهی این موسسه در میدان انقلاب به دست آمده بود ) کسب اطلاع شد که اگر دانشجویی حتی " پروپوزال " پایان نامه خود را هم تهیه نکرده باشد ، اساتید برجسته ! در این موسسه حاضرند از مرحله انتخاب موضوع ، تهیه پروپوزال و نگارش پایان نامه را در ازای دریافت میانگین مبلغی بین 300 تا 500 هزار تومان به انجام برسانند .
بیم آن داریم که اگر این طور پیش برود ، " اساتید برجسته " حاضر در این قبیل موسسات حتی در آخر زحمت جلسه دفاع از پایان نامه در دانشگاه را هم در ازای دریافت پول از دانشجو ، متقبل شوند !
نکته جالب در تماس ما با یکی از این " دکان های علم فروشی " این بود که فرد پشت خط ادعا می کرد که اساتیدی که به کار تهیه پایان نامه ها مشغولند همگی از اساتید برجسته دانشگاه های معتبری چون دانشگاه تهران ، علامه و صنعتی شریف و... هستند .
البته ما می دانیم که اساتید دانشگاه آن هم اساتید مبرز چنین دانشگاه هایی هیچ گاه چنین کارهایی را نمی کنند و فرد مدعی صرفا برای بازار گرمی و به قول کاسب ها " نپراندن مشتری " این ادعا را مطرح کرده است ، اما آیا ادعای این قبیل موسسات و سوء استفاده از نام اساتید و دانشگاه های کشورمان برای گرفتن چند صد هزار تومان پول از یک دانشجو ، یک جرم آشکار نیست ؟
اگر مسئولان محترم در وزارت علوم بخواهند با این پدیده مقابله کنند راه آن چندان سخت نیست و فقط کافی است سری به اطراف میدان انقلاب ( که مرکز آگهی های این چنینی است ) بزنند و شماره های درج شده در آگهی ها را برای برخوردهای قانونی به دست بیاورند .
به هر حال از ما گفتن و نوشتن و از مسئولان مربوطه ( اگر اهل باشند ) شنیدن و عمل کردن است .
آيا اين عمل همكاري با افراد سودجو نيست؟
1- در جامعهاي كه ثروت حرف اول را ميزند، چرا انتظار داريد استاد دانشگاه به دنبال ثروت نباشد؟ ثروتي كه از راههاي مشروع يا آبرومند مثل حقوق يا پروژههاي علمي پژوهشي به اساتيد ميرسد به قدري كم است كه براي نفس كشيدن در چنين جامعهاي - عدهاي - مجبور ميشوند به خريد و فروش علم روي آورند....
2- در جامعهاي كه مقالهها و كتابةاي اساتيد دانشگاه آن، اگر كپي نباشد، اغلب حاصل كار يا ترجمهي دانشجويان است كه به اسم ما اساتيد منتشر ميشود، چرا نبايد دانشجو هم به چنين كار مشابهي دست نزند؟ و پايان نامهي خود را برون سپاري نكند!
3- فكر ميكنيد سرنوشت پاياننامههايي كه با جون و دل روي آنها كار ميشود چه ميشود؟ چه كسي از آنها استفاده ميكند؟... چرا فكر ميكنيد در جامعهاي كه پايان نامه صرفا براي بالابردن آمار و پركردن قفسههاي كتابخانه مفيد است، استاد يا دانشجو بايد آنرا جدي بگيرد؟