بیل گیتس پس از انتشار خاطرات شخصی خود در کتاب «کد منبع» در زمستان گذشته، حالا تابستان ۲۰۲۵ را با حالوهوای خاطرهنویسی آغاز کرده است. او در جدیدترین پست وبلاگ خود، لیستی پنجتایی از کتابهای خاطرات را معرفی کرده که الهامبخش نگارش زندگینامهاش بودهاند.
به گزارش زومیت به نقل از بیزنساینسایدر، گیتس از سال ۱۹۹۷ با آثار نیکلاس کریستوف، روزنامهنگار شناختهشدهی آمریکایی آشنا شد؛ زمانی که کریستوف گزارشی دربارهی مرگ کودکان در کشورهای فقیر بهدلیل اسهال منتشر کرد. این گزارش تأثیر عمیقی بر بیل گیتس گذاشت و حتی جهتگیری بنیاد خیریهی بیل و ملیندا گیتس را تغییر داد.
گیتس دربارهی کتاب Chasing Hope میگوید: «نیک در این خاطرات فوقالعاده، نشان میدهد چگونه با وجود تمام تلخیهایی که دیده، همچنان به آینده امیدوار است. کاش جهان پر از نیک کریستوف بود.»
کاترین گراهام، ناشر برجستهی روزنامهی واشنگتنپست در سال ۱۹۹۱ با بیل گیتس و وارن بافت آشنا شد. گیتس با احترام از او به نام «کی» یاد میکند و زندگی او را در دوران مدیریت بحرانزدهی این رسانه، ازجمله رسوایی واترگیت و اسناد پنتاگون، تحسین میکند.
گیتس میگوید: «شنیدن داستان زندگی کی، از رهبری در دنیایی مردانه تا ایستادگی در برابر ریچارد نیکسون، برایم بسیار الهامبخش بود.»
تارا وستوور با کتاب Educated بلافاصله به صدر پرفروشترینهای نیویورک تایمز رسید. داستان زندگیش از خانوادهای با باورهای سختگیر مذهبی آغاز میشود که او را از مدرسه و بیمارستان محروم کرده بودند. او با تلاش شخصی، ریاضی را یاد گرفت، آزمون ACT را پشت سر گذاشت و نهایتاً دکترای تاریخ گرفت.
بیل گیتس در نقدی که در گودریدز منتشر کرده نوشت: «فکر میکردم در یادگیری خودآموز مهارت دارم تا اینکه کتاب تارا وستوور را خواندم. او در این زمینه واقعاً بینظیر است.»
کمدین معروف، ترور نوا در کتاب Born a Crime به دوران کودکی خود در آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید پرداخته است. او حاصل رابطهی نژادی غیرقانونی بود و در جامعهای پر از تبعیض به دنیا آمد. گیتس احساسات نوا را در مورد متفاوت بودن درک میکند.
گیتس میگوید: «من هم در کودکی حس میکردم متفاوت هستم؛ اما تجربهی ترور از من بسیار شدیدتر بوده است.»
بیل گیتس با تمجید از صداقت و آسیبپذیری بونو خوانندهی اصلی گروه U2، کتاب Surrender را در لیست خود گنجانده است. این اثر ۴۰ فصل دارد که هرکدام به یکی از ترانههای این گروه میپردازد. او در کتاب مورد اشاره از روابط خانوادگی، تنشهای درون گروه و کشف حقیقتی دربارهی خانوادهاش صحبت میکند.
گیتس درمورد Surrender میگوید: «پیش از خواندن این کتاب چیزی از خشم او نسبت به پدرش یا واقعیت پنهان خانوادگیاش نمیدانستم.»