۰۳ خرداد ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۶۲۴۷۶
تاریخ انتشار: ۲۱:۲۹ - ۰۲-۰۳-۱۴۰۴
کد ۱۰۶۲۴۷۶
انتشار: ۲۱:۲۹ - ۰۲-۰۳-۱۴۰۴

ناصر حجازی؛ مردی که هنوز در سکوهای استقلال نفس می‌کشد

ناصر حجازی؛ مردی که هنوز در سکوهای استقلال نفس می‌کشد
حجازی رفت، اما حقیقتاً نرفته است. او مانده؛ در قاب عکس‌ها، در صحنه‌های خاک‌خورده بازی‌ها، در سکوهایی که هنوز به احترامش بلند می‌شوند... و در قلب مردمی که هنوز، با شنیدن نامش لبخند می‌زنند و چشم‌هایشان خیس می‌شود.

عصرایران؛ علی خیرآبادی - استقلال 14 سال است که یتیم شده است. باورش سخت است اما ناصر حجازی سال هاست که دیگر در میان ما حضور ندارد و استقلال را تنها گذاشته است. بزرگ‌ترین دروازه‌بان تاریخ فوتبال ایران 2 خرداد سال 1390 برای همیشه از میان ما رفت.

ناصر حجازی اهل دروغ و ریا نبود. خودش بود و سعی کرد در فراز و نشیب‌های زندگی به اصولش پایبند بماند. برای همین خیلی‌ها او را نماد شرافت در فوتبال ایران می‌دانند. زمانی که در بنگلادش بازی می‌کرد می‌گویند هرگز بیرون از خانه چیزی را نخورد مبادا که کودکان و مردم فقیر بنگلادش حسرت بخورند. بزرگ بود آنقدر بزرگ که احترام به او در فوتبال ایران آبی و قرمز و این شهر و آن شهر ندارد.

در زمین فوتبال هم بی نظیر بود شاید اگر بدشانسی او نبود به اولین ایرانی تبدیل میشد که با منچستریونایتد قرارداد امضا کرده است. درخشش او در جام جهانی 1978 چشم مدیران منچستر را به خود جذب کرده بود.

ناصر حجازی؛ مردی که هنوز در سکوهای استقلال نفس می‌کشد

حجازی در سال ۵۸ به مدت یک ماه در تمرینات منچستر شرکت کرد به قدری درخشان بود که باشگاه انگلیسی را قانع کرده بود که با او قراداد امضا کنند اما ناگهان نامه ای از ایران همه چیز را خراب کرد. در این نامه قید شده بود او تحت قرارداد است و نمی‌تواند با باشگاه انگلیسی قرارداد ببندد. منچستری ها به این راحتی قید ستاره ایرانی را نمی زنند و با تعیین فرصتی یک هفته ای از حجازی می خواهند که سریعا به ایران رفته و این مشکل را حل و برای ثبت قرارداد به شهر منچستر بازگردد. سرانجام اما فدراسیون فوتبال اجازه حضور حجازی را صادر نمی‌کند و این انتقال بزرگ لغو می‌شود.

حجازی دست از تلاش برنمی دارد و یک ماه تمام تلاش می کند تا رضایت مسئولین را جلب کند، سر انجام این اتفاق رخ می دهد و عقاب با رضایت نامه راهی منچستر می شود اما دیگر خیلی دیر شده بود و باشگاه انگلیسی از تاخیر پیش آمده دلسرد شد و این انتقال برای همیشه لغو شد.

در تیم ملی هم ناصر خان درخشان بود. ناصر حجازی در دهه ۱۳۵۰ دروازه‌بان اصلی تیم ملی ایران بود و با این تیم دو بار قهرمان جام ملت‌های آسیا (۱۹۷۲ و ۱۹۷۶) و یک بار قهرمان بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران شد. او در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین هم شرکت کرد و عملکرد خوبی هم از خود به جا گذاشت.

در سال ۱۳۵۹ ناصر حجازی آخرین بازی ملی خود را در برابر کویت انجام  داد و بعد از آن به دلیل قانون عجیبی معروف به «قانون ۲۹ ساله‌ها» که حضور دروازه‌بانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع می‌کرد از تیم ملی کنار گذاشته شد. قانونی که هیچ منطقی نداشت و ندارد شرط زیر 29 ساله آن هم برای پست دروازه‌بان که اتفاقا تجربه بیشتر در آن مزیت به شمار می‌رود.

ناصر حجازی؛ مردی که هنوز در سکوهای استقلال نفس می‌کشد

ناصر حجازی از آن جنس بازیکن‌هایی نبود که هر فصل پیراهن تیمی را ببوسد و فصل بعد مقابلش بازی کند. او از اول دلش با استقلال بود و تا آخر هم با همین عشق ماند. نه برای قرارداد، نه برای ویترین افتخار؛ برای استقلال بازی کرد، جنگید و رفت.

حالا سال‌هاست که نیست، اما جای خالی‌اش هنوز در سکوهای آبی فریاد می‌زند. طوری نبودنش حس می‌شود که انگار استقلال دیگر ستون و تکیه‌گاه ندارد. حجازی فقط یک دروازه‌بان نبود، خودش یک سپر بود؛ پشتوانه‌ای که حالا دیگر نیست.

نخستین تجربه مربیگری ناصر حجازی به سال ۱۳۶۱ بازمی‌گردد؛ زمانی که به عنوان بازیکن-مربی، هدایت تیم استقلال را برعهده گرفت و موفق شد این تیم را به مقام نایب‌قهرمانی برساند. در همان فصل، استقلالِ حجازی پرسپولیسِ علی پروین را شکست داد و نوید ظهور چهره‌ای جدی در عرصه مربیگری را داد. حجازی در دو مقطع دیگر هم هدایت استقلال را به عهده گرفت.

در مجموع ناصر حجازی استقلال را به روزهای پرافتخاری رساند؛ تیمش نایب‌قهرمان لیگ تهران و جام باشگاه‌های آسیا شد و در نهایت با او به قهرمانی لیگ آزادگان دست یافت. موفقیت‌هایی که مهر تأییدی بود بر توانایی‌اش.

حجازی تجربه‌ای بین‌المللی را نیز در کارنامه مربیگری‌اش ثبت کرد؛ زمانی که هدایت تیم محمدان بنگلادش را برعهده گرفت. این تیم در سال ۱۳۶۷ و زیر نظر او به نقطه اوج تاریخ خود رسید. محمدان در رقابتی تاریخی، پرسپولیس ایران را شکست داد و به مرحله یک‌چهارم نهایی جام باشگاه‌های آسیا صعود کرد؛ موفقیتی بی‌سابقه برای باشگاهی از بنگلادش.

ناصر حجازی؛ مردی که هنوز در سکوهای استقلال نفس می‌کشد

خود حجازی درباره آن دیدار تاریخی این‌گونه روایت می‌کند:
«رئیس باشگاه آمد گفت می‌خواهم بیایم رختکن و به بچه‌ها بگویم فقط کمتر گل بخورند که آبرویمان نرود! به او گفتم: می‌خواهی بیایی روحیه‌شان را خراب کنی؟ لازم نکرده! خودم رفتم داخل رختکن و گفتم: بچه‌ها من پرسپولیس را خوب می‌شناسم. ما می‌تونیم صعود کنیم. بریم و بازی‌مونو بکنیم.» و آن‌ها رفتند و صعود کردند.

ناصر حجازی در کنار زندگی ورزشی‌اش، خانواده‌ای فوتبالی هم داشت. همسرش، بهناز شفیعی، همراه همیشگی او بود و ثمره زندگی مشترکشان دو فرزند به نام‌های آتیلا و آتوسا هستند؛ هر دو پا جای پای پدر گذاشتند.

آتیلا سال‌ها پیراهن استقلال را بر تن کرد و در میانه میدان جنگید، در حالی که آتوسا تاریخ‌ساز شد؛ او نخستین کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران بود، پرچمداری که راه تازه‌ای برای دختران این سرزمین گشود. خانواده‌ای با ریشه در فوتبال و افتخار در ژن.

سال‌ها گذشته، اما عقاب هنوز در آسمان خاطره‌ها پرواز می‌کند. ناصر حجازی فقط یک دروازه‌بان نبود، یک مربی یا حتی یک اسطوره ورزشی نبود؛ او تجسم شرافت، صداقت و عشق بی‌قید و شرط به پیراهنی بود که با افتخار بر تن کرد.

در روزگاری که وفاداری کم‌یاب شده، هنوز نامش در دل هواداران استقلال با احترام زمزمه می‌شود. هنوز وقتی سکوها بی‌پناه می‌شوند، وقتی دل استقلالی‌ها تنگ می‌شود، نگاه‌شان ناخودآگاه به جایی می‌رود که حجازی ایستاده بود.

او نه تنها برای استقلال، بلکه برای فوتبال ایران، تکه‌ای از اصالت است که دیگر تکرار نخواهد شد. صداقتش، جسارتش، و شانه‌هایی که روزی پشت استقلال ایستاد، حالا خاطره‌ای است زنده؛ خاطره‌ای که هیچ‌گاه از یاد نخواهد رفت.

حجازی رفت، اما حقیقتاً نرفته است. او مانده؛ در قاب عکس‌ها، در صحنه‌های خاک‌خورده بازی‌ها، در سکوهایی که هنوز به احترامش بلند می‌شوند... و در قلب مردمی که هنوز، با شنیدن نامش لبخند می‌زنند و چشم‌هایشان خیس می‌شود.

او عاشقانه آمد، عاشقانه جنگید و عاشقانه ماندگار شد.

ناصر حجازی؛ مردی که هنوز در سکوهای استقلال نفس می‌کشد

 

 

ارسال به دوستان