عصر ایران ؛ نهال موسوی - حضور غافلگیرکننده اکبر عبدی در برنامه جوکر احسان علیخانی، آن هم در قالب همسر خیالی مجید مظفری به اسم نیوشا، توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرد. این نقش آفرینی عبدی به عنوان «نیوشا» باعث واکنشهای زیادی در فضای مجازی شد، برخی آنرا تقبیح کردند و گروهی دیگر از هنر عبدی تمجید کردند که همچنان خلاقانه میتواند مخاطبان را به خنده وادارد.
اکبر عبدی با سابقهای طولانی در ایفای نقشهای متفاوت و گاه عجیب، بار دیگر نشان داد که هنوز هم میتواند با استفاده از زبان بدن، گریم، و بازی اغراقآمیز، لحظاتی فراموشنشدنی خلق کند.
عبدی پیشتر در فیلمهایی چون «آدمبرفی» و «خوابم میآد» تجربه بازی در نقش زن را داشته و توانسته بود با مهارتی کمنظیر، در مرز میان طنز و نقد اجتماعی حرکت کند. حضور او در «جوکر» اما حال و هوایی متفاوت داشت؛ این بار نه به عنوان شخصیت اصلی یک فیلم سینمایی، بلکه در قالب آیتمی کوتاه و نمایشی در فضای طنز رئالیتیشو.
آنچه این حضور را خاصتر کرد، ترکیب اکبر عبدی و مجید مظفری است. مظفری که همواره به عنوان چهرهای جدی و کلاسیک در سینما و تلویزیون شناخته میشود، در «جوکر» در موقعیتی قرار گرفت که باید در برابر بازی طنزآلود و اغراقآمیز عبدی واکنشی کنترلشده نشان دهد.
این تضاد میان جدیت مظفری و شیرینکاری عبدی، لحظاتی طنزآمیز و در عین حال زیرکانه خلق کرد. عبدی با اجرای نقش زنی که ادعا میکرد همسر مظفری است، نه تنها فضای برنامه را دگرگون کرد بلکه ساختار روایی آیتم را نیز به سمت طنزی موقعیتی و هوشمندانه هدایت کرد.
اگرچه هدف اولیه چنین آیتمهایی در برنامههایی نظیر «جوکر»، ایجاد خنده و سرگرمی است، اما نمیتوان از لایههای پنهان نقد اجتماعی در بازی عبدی غافل شد. او بار دیگر نشان داد که طنز میتواند بستری برای بیان دغدغههای فرهنگی و اجتماعی باشد.
شوخی با کلیشههای جنسیتی، تفاوتهای نسلی، و حتی رفتارهای غالب در جامعه ایرانی، همه در لابهلای این نقشآفرینی طنزآمیز دیده میشود. عبدی با ایجاد کاریکاتوری از یک زن سنتی – با زبانی شیرین، رفتاری اغراقشده و نگاهی پنهان به مناسبات مردسالارانه – هم خنده را به لب مخاطب میآورد و هم ذهن او را به فکر وامیدارد.
در شبکههای اجتماعی، برخی کاربران این حرکت را «تکرار کلیشههای قدیمی» یا حتی «هدر رفتن اعتبار یک بازیگر بزرگ» دانستند. این دسته از مخاطبان معتقد بودند که عبدی، با کارنامهای درخشان در تاریخ سینمای ایران، نباید در سطح یک آیتم طنز گذرا و شوخیهای عامهپسند قرار گیرد.
برخی نیز از زاویهای دیگر به نقد پرداختند و گفتند این نقشآفرینی میتواند به تداوم نگاه کلیشهای به زنها و بازتولید تصاویری سطحی و تمسخرآمیز از هویت زنانه دامن بزند.
این واکنشها نشان داد که عبدی، حتی در قالب یک اجرای کوتاه، همچنان آنقدر مهم و تأثیرگذار است که تصمیمهای هنریاش با حساسیت فراوان رصد و قضاوت میشوند. شاید همین واکنشهای دوگانه نشاندهنده جایگاه ویژه او در حافظه فرهنگی مخاطب ایرانی باشد؛ جایگاهی که هر حضورش، صرفنظر از محتوا، موضوعی برای بحث و گفتگو میشود.
یکی از انتقادهایی که به اکبر عبدی در سالهای اخیر وارد شده، تکرار نقشهای خاص و استفاده از کلیشههای همیشگی است. برخی بر این باورند که ایفای نقش زن توسط عبدی، دیگر آن تازگی گذشته را ندارد و ممکن است به کلیشهای فرسوده تبدیل شود. اما تفاوت این حضور در «جوکر» در پرداخت دقیق موقعیت و ساختار برنامه نهفته است.
«جوکر» به عنوان برنامهای مبتنی بر واکنش، به عبدی اجازه داد تا در قالب یک آیتم آزاد و بدون محدودیتهای فیلمنامهای، به بازیگری بداهه و لحظهای روی آورد و از این طریق بار دیگر خود را به عنوان استاد لحظهها معرفی کند.
حضور اکبر عبدی در نقش زن مجید مظفری در برنامه «جوکر»، چیزی فراتر از یک شوخی تصویری یا آیتم طنز است. این حضور، نوعی بازخوانی از میراث طنز در سینما و تلویزیون ایران است؛ میراثی که عبدی یکی از ستونهای اصلی آن محسوب میشود.
او با وجود گذشت سالها از دوران اوج، هنوز هم میتواند با تکیه بر بدن، صدا، و ذوق نمایشیاش، لحظههایی خلق کند که بهیادماندنی باشند. شاید تکرار برخی عناصر در نقشآفرینیهایش دیده شود، اما توانایی او در اجرای زنده، تعامل با دیگر بازیگران، و خلق موقعیتهای کمیک بدیع، همچنان قابل احترام و الهامبخش است.