اگر از یک ایرانی مهاجر قدیمی بپرسید که اولین توصیهات به کسی که مهاجرت میکند چیست؟ قریب به یقین خواهد گفت، «هموطن دیدی فرار کن!» ممکن است این تعبیر ناراحتکننده باشد، حتی پیش خودمان فکر کنیم که گوینده خارجی شده و از اینکه با ایرانیها در تماس باشد، ننگ و عارش میآید. اما نه، در این پرهیز و دوری از هموطن، دنیایی درد و ناراحتی و رنج و فلاکت خوابیده است. آنکه فکر و اراده مهاجرت به دلش افتاده غالبا آمادگی زیادی دارد که مورد سوءاستفاده ناقلایان و زرنگهای بیرحمی قرار بگیرد که حاضر هستند برای سود خودشان اندوخته و پسانداز کس دیگری را به یغما ببرند.
روزنامه اعتماد نوشت: نمونههایش فراوان هستند. هم مالباختگان و مالبرندگان. امثال آنها که مال مردم را میبرند را میتوانید به وفور در شبکههای اجتماعی و به خصوص اینستاگرام پیدا کنید.
نمونهاش را در همین مادرید میشناسم. مدعی است که از سینما تا تجارت دارو حوزه عملکردش است. مدعی است که در دانشگاه درس میدهد و روابطی خاص با سفارتهای اروپایی در تهران دارد. همزمان میتوانید ویدیوی او را که با اعتماد به نفس مدعی است که به راحتی ویزای اقامت برای متقاضی میگیرد را در صفحه اینستاگرام «موسسه مهاجرتی فلان» ببینید.
هم تاجر زعفران است و هم متخصص املاک در شمال و جنوب اسپانیا. اما نتیجه عملکردش به یغما رفتن اندوخته چندین خانواده است. این متخصصین مهاجرت وطنی دروغهای شاخداری از مهاجرت و امکاناتی که کشور مقصد در اختیار مهاجر میگذارد سر هم میکنند.
آنها از سختیها و مشقتها و گرفتاریهایی که یک خانواده مهاجر از بدو رسیدن به مقصد - آنهم کشورهایی مثل آلمان یا اسپانیا - با آنها درگیر میشود چیزی نمیگویند. آنها نمیگویند که حتی ثبتنام فرزندان در یک مدرسه دولتی اسپانیایی با گرفتاریهایی همراه است، خرید ملک یا حتی اجاره آن پیچیدگیهای قانونی فراوانی دارد. آنها فقط میخواهند که پول ته جیب مشتری را خالی کنند.
وکلای اسپانیایی برای انجام امور معمولی مهاجرت رقمی کمتر از ۱۰۰۰ یورو مطالبه و هموطنان عزیز فقط برای بررسی همان پرونده! ۲۰۰۰ یورو از متقاضی طلب میکنند. کسانی را میشناسم که برای اخذ ویزای بدون اجازه کار در اسپانیا بالغ بر ده هزار یورو به موسسات مهاجرتی ایرانی در اسپانیا پرداخت کردهاند. حتی اگر بابت پیگیری پرونده هم قرار است مبلغی گرفته شود، رقم نه هزار یورو کمال بیانصافی است.
افسانههای «ناسا پر از ایرانی است» را فراموش کنید، سویه تاریک مهاجرت در چندین سال اخیر کلاهبرداریهای گستردهای بوده که ایرانیان از ایرانیان کردهاند.
آنهایی که یک هفتهای زودتر رسیدهاند در مقام پیشکسوت و مشاور حقوقی و بنگاه معاملات ملکی ظاهر میشوند و مال و امنیت روانی و آینده یک خانواده را یکجا به یغما میبرند.
آنها شگرد روانی مشترکی دارند، با کمال خوشی و خوبی به شما نزدیک میشوند مانند رفیقی غمخوار و مهربان همراه شما هستند، اما شما را زیرنظر دارند. از مشخصههایشان این است که برای هر کاری آشنا و راهحلی در جیب دارند.
ملک میشناسند و در این زمینهها تجربه دارند. در یک لحظه که شما ناچار میشوید یا با اطمینان خاطر به آنها اعتماد میکنید، جیبتان را خالی میکنند و درست از همان لحظه همهچیز عوض خواهد شد. حالا باید بگردید و پیدایشان کنید… برادران، خواهران، دوستان، عزیزان، نمیخواهم بدبینتان کنم. نمیخواهم بذر بددلی و بیاطمینانی را در دل شما بکارم اما به کسانی که نام و نشانی ندارند، با یک صفحه اینستاگرامی و از اتاق یا دفتری به ظاهر شیک که درگوشهاش پرچم اروپا گذاشتهاند به شما توصیههای مهاجرتی میکنند گوش نکنید.
اگر خواستید در اسپانیا و قبرس و ترکیه ملکی بخرید، تحقیق کنید، سوال کنید، به محل سفر کنید و بعد اقدام کنید. این ستون را با درددل نوشتهام، عصبانی هم بودهام. یکی از آشنایان گیر همین شیادان افتاده، زن و شوهر جوانی که یکی تکنیسین بیهوشی و دیگری تکنیسین ارتوپدی است. خانوادهای ایرانی با آنها آشنا میشوند و بعد از مهربانیهای زیاد در فرصتی چند هزار یورو اندوخته زندگی آنها را به یغما بردهاند، بیهیچ اثری یا سندی.
در مقابل خواهشهای زن و شوهر جوان آنها را تهدید به تماس با پلیس به جرم ایجاد مزاحمت کردهاند. آنها نالان و درمانده شدهاند. این فقط یکی از آخرین خبرهایی از این دست است که شنیدهام و میدانم که بازهم خواهم شنید. بازهم کسانی به بهانه ویزا و اقامت اندوخته مردم را به یغما خواهند برد، بازهم عدهای در دام خرید ملک در جنوب اسپانیا و اخذ اقامت خواهند افتاد و باز هم دهها و صدها ایرانی دیگر هدف کلاهبرداری هموطنانشان در خارج از کشور قرار خواهند گرفت.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر