عصر ایران؛ سهراب آسا- درگذشت
جوزف نای، یکی از برجستهترین نظریهپردازان روابط بینالملل و مبتکر مفهوم «قدرت نرم»، فرصتی برای بازنگری در نحوه تأثیرگذاری کشورها در جهان امروز فراهم کرده است.
نای در آثار خود، بهویژه در کتابهای قدرت نرم: راههای موفقیت در سیاست جهانی (2004) و پارادوکس قدرت آمریکایی: چرا تنها ابرقدرت جهان نمیتواند بهتنهایی عمل کند (2002)، از قدرت بهعنوان ابزاری برای جذب و تأثیرگذاری یاد کرده است که فراتر از ابعاد نظامی و اقتصادی، شامل فرهنگ، ارزشها و سیاستهای دیپلماتیک نیز میشود.
این ایده در زمانی مطرح شد که قدرتهای بزرگ جهان هنوز عمدتاً بر اساس قدرت سخت تعریف میشدند.
در دنیای امروز، که با تحولات سریع فناوری و فراگیری هوش مصنوعی مواجه ایم، این پرسش مطرح میشود که آیا ایران میتواند همچنان از قدرت نرم خود همچون گذشته بهره ببرد و هزینههای آن را بهطور تدریجی پرداخت کند؟
قدرت سخت معمولاً نیازمند تسلط بر منابع مالی، فناوری و نظامی در یک برهه زمانی کوتاه است که میتواند فشار یک بارهای به ملتها وارد کند، در حالی که قدرت نرم ویژگییی دارد که هزینههای آن بهطور تدریجی و در طول زمان پرداخت میشود.
ایران در دوران معاصر، بهویژه در مواجهه با تحریمها و محدودیتهای اقتصادی، همچنان بر استفاده از تکنیک بهرهبرداری از قدرت نرم تأکید داشته و در زمینههای فرهنگی، علمی و دیپلماتیک بهطور مستمر تلاش کرده تا جایگاه خود را در جهان تقویت کند.
این تلاشها در برخی از حوزهها به دستاوردهای قابل توجهی نیز منجر شده است.
ایران با تاریخ کهن و تمدنی گسترده، همواره از ابزارهای فرهنگی و غیرنظامی برای حفظ هویت و امنیت خود استفاده کرده است. در طول تاریخ، حتی در برابر قدرتهای بزرگ نظامی، ایران توانسته است از قدرت نرم بهرهبرداری کند. برای نمونه، در حملات مغولها به ایران در قرن سیزدهم میلادی، ایران در میدان نبرد شکست خورد، اما با استفاده از فرهنگ، علم و فلسفه، تهدید مغولها را به تدریج در خود حل کرده و آنها را به بخشی از جامعه و فرهنگ ایرانی جذب کرد. مغولها که در ابتدا تهدیدی جدی بهشمار میآمدند، طی چند دهه پس از حملات، بهطور کامل در ساختار فرهنگی و اجتماعی ایران ادغام شدند و بسیاری از آنها به ایرانیان تبدیل شدند.
در این فرآیند، نه تنها مغولها بهعنوان مهاجم در ایران ادغام شدند، بلکه ایران توانست هویت خود را تقویت و تهدید آنها را به فرصتی برای بازسازی فرهنگی تبدیل کند. این الگو بارها در مواجهه با تهاجمات خارجی گوناگون عملی شده است.
در دنیای امروز، ایران همچنان به استفاده از قدرت نرم تأکید دارد و در حوزههای مختلفی مانند دیپلماسی فرهنگی، علم و فناوری پیشرفتهایی نیز بهدست آورده است. از گسترش و برگزاری مراسم و رویدادهای ملی و مذهبی گرفته تا ارائه هدایای فناورانه در دیدارهای دیپلماتیک.
با این حال، شرایط کنونی جهان، که تحت تأثیر سرعت تحولات و پیشرفتهای فناوری است، این سوال را ایجاد میکند که آیا ایران همچنان میتواند از این ابزار به سبک کشدار و سنتی خود بهرهبرداری کند؟
در این رهگذر، مرور تجربه کشورهایی که در گذشته ای نه چندان دور از ایران جدا شده اند اهمیت ویژهای دارد. چطور است که با وجود پیوندهای فرهنگی و تاریخی این کشورها با ایران، یارای مقاومت در برابر تغییرات سریع جهانی برای آنها میسر نشد؟ این سوال، مهمترین چالش پیش روی ایران در دنیای مدرن و در عرصه استفاده از قدرت نرم است.
منظورم مشخصا سرعت تطابق پذیری با شرایط جدید و تغییر تاکتیک ها به اقتضای زمانه است.
البته ایران امروز در مسیر استفاده از قدرت نرم با موانع متعددی روبهرو است. از یکسو، تحریمها و محدودیتهای اقتصادی و از سوی دیگر، نبود همافزایی مؤثر بین سیاستهای داخلی، علمی و دیپلماتیک، موانع اصلی در استفاده بهینه از قدرت نرم ایران به شمار میآیند. عدم شفافیت در به تصویر کشیدن واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی ایران کنونی، چه در شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی و حاکمیتی و چه در رسانههای خارجی و بینالمللی، از دیگر مشکلات موجود در این مسیر است.
حال، ایران باید به دقت بررسی کند که آیا همچنان میتواند از قدرت نرم خود به شیوه و سبکِ زمانبر قبلی برای تأثیرگذاری در روابط بینالملل استفاده کند؟ فرصت برای تقسیط هزینههای بهرهبرداری از قدرت نرم به شیوه استحاله فکری حریف در طول زمان و همراه کردن آن، همچنان وجود دارد؟ باید منتظر ماند و دید که نتیجه مذاکرات ایران و آمریکا چه خواهد شد و میزان بهره مندی ایران از قدرت نرم چه درصدی را نصیب منافع ملی و ایرانیان خواهد کرد.