عصر ایران؛ نورا جمالی- در تاریخنگاری کهن، نقشهنگاریهای کلاسیک، و اسناد جغرافیایی تمدنهای باستانی، نام «خلیج فارس» همواره با صراحت و تداوم دیده میشود. از یونانیان باستان تا جغرافیدانان مسلمان قرون وسطی، این پهنه آبی در جنوب فلات ایران، به نامی خوانده شده که بازتابی از واقعیت جغرافیایی و فرهنگی منطقه بوده است.
«پرسیکون کایتاس» در آثار هرودوت، «مار پرسیان» در نقشههای بطلمیوس، و «الخلیج الفارسی» در کتابهای دانشمندانی چون ابنحوقل و اصطخری، تنها برخی از نمودهای این استمرار تاریخیاند.
در دوران معاصر نیز، با شکلگیری نهادهای بینالمللی، موضوع نامگذاری مناطق جغرافیایی وارد مرحلهای رسمیتر شد. یکی از مهمترین مرجعها در این زمینه، سازمان بینالمللی هیدروگرافی (IHO) است؛ نهادی که مسئولیت تدوین و بهروزرسانی اسامی رسمی دریاها، خلیجها و دیگر پهنههای آبی جهان را برعهده دارد.
در ویرایشهای منتشرشدهی این سازمان، از جمله سند معروف سال 1953 با عنوان Limits of Oceans and Seas، نام این پهنه آبی به وضوح و بیابهام «Persian Gulf» ثبت شده است.
نه تنها IHO، بلکه سازمان ملل متحد نیز در اسناد رسمی، مکاتبات، و نقشههای جغرافیاییاش از همین نام استفاده میکند. در سال 2006، دپارتمان کارتوگرافی سازمان ملل در پاسخ به پرسشی رسمی، بار دیگر تأکید کرد که نام مورد استفاده در سازمان، «Persian Gulf» است، و هرگونه استفاده از نامهای دیگر—نظیر «خلیج عربی»—مغایر با اصول پذیرفتهشده جغرافیایی و تاریخی به شمار میرود.
حتی نهادهایی چون National Geographic Society و Encyclopaedia Britannica، که از مراجع اصلی جغرافیایی و تاریخی در جهان انگلیسیزباناند، نام «Persian Gulf» را همچنان به عنوان تنها گزینه معتبر به کار میبرند. هرگونه اشاره به دیگر نامها در این منابع، معمولاً در قالب یادداشتی با مضمون «نام غیررسمی» یا «نام مورد استفاده در برخی کشورهای عربی» آورده میشود، بدون آنکه اعتبار حقوقی یا جغرافیایی برای آن قائل شوند.
در کنار این نهادها، بسیاری از نقشههای تاریخی که در موزهها و کتابخانههای جهان نگهداری میشوند—از نقشههای اسلامی دوران عباسی تا نقشههای اروپایی دوران رنسانس—همگی به روشنی و صراحت، از این پهنه به عنوان «خلیج فارس» نام بردهاند.
این نام، همزمان با حفظ پیوستگی تمدنی ایران و نقش مهمش در تاریخ منطقه، سندی است بر تداوم یک واقعیت جغرافیایی که سیاستهای زودگذر نمیتوانند آن را از حافظه جهانی پاک کنند.
در دنیای امروز، که روایتهای ساختگی بهسرعت در فضای مجازی و رسانهای منتشر میشوند، پایبندی نهادهای رسمی بینالمللی به اصول مستند تاریخی اهمیتی دوچندان مییابد.
استفاده از «خلیج فارس» نه تنها انتخابی بر پایهی احترام به تاریخ، بلکه تعهدی به حفظ واقعیتهای جغرافیایی در برابر فشارهای سیاسی و منافع کوتاهمدت است.
نامها بیدلیل شکل نمیگیرند و وقتی نامی، قرنها در حافظه تاریخ حک شده باشد، شایستهی آن است که با دقت، احترام، و صحت به زبان آورده شود.