مردان متاهل گاهی حسرت می خورند که یک روز برای تماشای فوتبال یا بازی آن با دوستان دوران مجردی جمع شوند اما به علت ناراحتی همسرشان از این کار سر باز می زنند. علم اثبات کرده است که رفیق بازی در حد مطلوب به سلامتی مردان کمک می کند. در کنار تمام استرس و ترس های بعد از زندگی مشترک، مردان همیشه در یک سرگردانی بین دوستان و همسر خود است.
به گزارش میگنا، دوستانی که اگر همراهیشان نکند زن ذلیل خطاب و همسرش به علت رفیق بازی او را متعهد به خانه و خانواده نمی داند. در روزهای اول ازدواج و زندگی به وابسته جدید بودن و برنامه های مختلفی که بین زوج وجود دارد، ارتباط با دوستان چه از جانب مرد و چه از جانب زن دچار اختلال هایی می شود اما رفته رفته با قرار گرفتن در مسیر زندگی و روی غلطک افتادن برنامه ها، هم زن و هم مرد زمان برای با دوستان خود بودن نیز پیدا می کنند.
از علل مشاجرات معمول میان همسران، همین گلایه از صرف وقت با دوستان و به اصطلاح «رفیقباز» بودن مردها است. بسیاری از زنان از همسر خود انتظار دارند وقت آزاد خود را بیشتر با خانواده گذرانده و از جمعهای دوستی دوران مجردیشان فاصله بگیرند. این خواسته که در موارد بسیاری انتظار به حق و به جای یک همسرِ نگران کانون خانواده است، میتواند سبب سوءتفاهم و کدورت شود. بعضا علاقه مردان به همنشینی با دوستان خود، به فرار از جمع خانواده، بیمسئولیتی و بیقیدی آنها نسبت داده میشود. این نوع نگاه ممکن است به بروز شک، اضطراب و بدبینی منجر شده و مردان را با اتهام بیوفایی و خیانت مواجه کند. ممکن است بسیاری از مردان نیز از دلیل علاقه خود به معاشرت با دوستان همجنس و احیانا مجرد بیخبر باشند یا خود را به دلیل چنین خواستهای سرزنش کنند.
بنا به یک تحقیق جدید، احتمال کاهش استرس مردان هنگام همنشینی با همجنسهای خود، بیشتر از زمان بیرون رفتن با جنس مخالف یا صرف وقت با خانواده است. بر اساس این پژوهش، که لابد از این پس به عنوان بهانه مورد اشارهی مردان بسیاری قرارخواهد گرفت، حضور در یک گروه باعث میشود عوارض اضطراب مردها را کمتر آزار دهد. دانشمندان دانشگاه گوتینگن آلمان با مطالعه نوعی از میمونها موسوم به باربِری مِکاک (Barbary macaque) که رفتارهای اجتماعیشان بسیار بدترین پیامد داشتن رابطه بیش از اندازه با دوستان یا به اصطلاح عامیانهتر «رفیق بازی» این است که فاصله بین افراد بیشتر و بیشتر میشود و هر یک از زوجین ترجیح میدهند کمترین ارتباط را با یکدیگر داشته باشند. به انسان شبیه است، دریافتند سطح هورمون استرس مردانه در میمونهای نَر، هنگام معاشرت با شریک زندگی یا دیگر اعضای خانواده به سرعت افزایش مییابد. اما همین میمونها میان گروهی از نرهای دیگر بسیار آرامتر بودند.
محققان همچنین کشف کردند که بیماریهای مرتبط با استرس، تنها میان میمونهای ماده یا زوجها شایع است. این تحقیق که در مجله PNAS منتشر شده است به این نکته نیز توجه کرده که نَرها چگونه از یکدیگر مراقبت میکنند. میان انسانها این مراقبت به شکل « هوای هم را داشتن » و رفتارهایی موسوم به « مرام و معرفت » دیده میشود، و در میمونها به صورت جدا کردن حشرات و کَکها از موی بدن یکدیگر. به گفته کریستوفر یانگ از گروه تکامل اجتماعی نخستیسانان در همین دانشگاه، اگر نخستیسانان نَر در گروههایی با چند حیوان نرِ دیگر زندگی کنند، معمولا بین آنها درگیری شدیدی بر سر دسترسی به مادهها در میگیرد، اما نرهای گروه میتوانند با چند همگروهیِ نر دیگر روابط دوستانهای برقرار کنند. میمونهای نَر دوستیهای اجتماعی مشابه انسان برقرار میکنند که استرسهای زندگی روزمره را در آنان کاهش میدهد.
به نظر میرسد دانستن این نکته علمی ساده میتواند درک زنان از رفتار همسران خود، و همچنین آگاهی مردان از نیازهای روحیشان را ارتقا بخشد. مردان میتوانند گهگاه با معاشرت با دوستان و همکاران، برای ساعاتی دغدغه وظائف خانوادگی را فراموش کرده و از طریق کاهش سطح استرس، کیفیت زندگی خود را بالا ببرند. البته جلب اعتماد همسر محترم، پیشنیاز مهم چنین امری است. عکس این قضیه دنیا شکل دیگری است. مردان از همسران خود می خواهند برای عوض شدن روحیه و سرگرمی شان هم که شده در ماه یک بار با دوستانشان در خانه یا در بیرون از خانه جمع شوند. گرچه ممکن است این دور هم جمع شدن زنان نه تنها در سلامت شان تاثیر مثبت نداشته باشد، بلکه گاهی حرف های خاله زنکانه و چشم و هم چشمی های نا به جا روحیه شان را از سوی دیگر دچار تغییر کند.
رفیق بازی تنها مختص به آقایان نیست. بسیاری از خانمها نیز ممکن است در طول زندگی مشترک خود، روابط بیش از اندازهای با دوستان شان برقرار کنند که برای همسرشان آزاردهنده باشد.
هرچند که مزیتهای داشتن دوست خوب بر هیچ کسی پوشیده نیست اما جایگاه همین دوستی و رفاقت باید در زندگی مشترک زوجین تعریف شود بهگونهای که مسلط بر زندگی نشده و رابطه عاطفی زوجین را تحتالشعاع خویش قرار ندهد.
داشتن دوست یکی از نیازهای اساسی انسانهاست که حتی پس از ازدواج نیز باید جدی گرفته شود. اینکه گاهی با دوستان مان وقت بگذرانیم، تجدید خاطره کنیم و یا خاطرات جدیدی باهم بسازیم، رفتاری بسیار سالم و طبیعی است. اما رفیق بازی چیزی فراتر از وقتگذرانیهای گاه به گاه با دوستان است. در ادامه این مطلب درباره رفیق بازی همسر بعد از ازدواج و راهکارهایی برای برخورد صحیح با آن توضیح خواهیم داد.
رفیق بازی همسر بعد از ازدواج یا ارتباط بیش از حد همسر با دوستانش، وضعیتی است که در آن فرد بعد از ازدواج بجای وقتگذرانی بیشتر با همسرش، بیشتر وقت خالی خود را با دوستانش میگذراند.
بعد از کار بجای آمدن به خانه و ساختن یک شب آرامش بخش و زیبا با همسر، سراغ دوستانش میرود. در پاتوقشان جمع میشوند و دقیقاً مثل زمان مجردی با هم وقت میگذارنند. همسر رفیق باز در روزهای تعطیل نیز بجای تفریح و سفر با همسرش، ترجیح میدهد با دوستانش خوش بگذراند.
او توجهی به احساس و نیاز همسرش که بودن با اوست ندارد و تنها خودش و دوستانش را اولویت میداند. دراین حالت ضربه روحی و عاطفی سنگینی به شریک زندگی فرد وارد میشود که میتواند او را نسبت به آینده زندگی دلسرد و ناامید کند و به اصطلاح طلاق عاطفی بوجود بیاورد.
وجود دوست در زندگی افراد متاهل میتواند موضوعی نسبی باشد و به بسیاری از عوامل مربوط باشد. نمیتوان به طور کلی گفت که وجود دوست در زندگی متاهلان بد است یا خوب. در برخی موارد، دوستیها میتوانند به عنوان منبع حمایت، انگیزه و خوشحالی برای زوجها عمل کنند.
اما در برخی موارد دیگر، این رابطه ممکن است به رقابت و مشکلات خانوادگی منجر شود.
بنابراین، هیچ قاعدهی عمومی درباره خوب یا بد بودن دوستی در زندگی افراد متاهل وجود ندارد. مهم است که هر زوج به شیوهای که برای خود و رابطهشان مناسب است، تصمیمگیری کنند و به نیازها و احساسات همدیگر احترام بگذارند.
رفیق بازی همسر میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. بعضی از آنها به شما نیز مرتبطند و در بعضی دیگر شما هیچ نقشی ندارید و تا خود فرد نخواهد قادر به تغییر آن نیستید.
ممکن است همسر شما در خانوادهای پرورش یافته باشد که معنای عشق و محبت و گرمای خانوادگی در آن بسیار کمرنگ بوده است. در این حالت فرد به سمت رفیق بازی سوق پیدا میکند. پس از ازدواج نیز چون شما دیگر خانوادهی او هستید دید او به همان رفتار ادامه میدهد.
اگر همسر شما به مقدار کافی توجه و محبت از شما دریافت نکند یا احساس کند چندان مهم نیست، ممکن است ارتباط با دوستانش را به شما ترجیح دهد. بهتر است روابط خود را با همسرتان گرمتر و صمیمیتر از قبل کنید.
خوب فکر کنید. آیا همسرتان از ابتدای ازدواج رفیق بازی می کرده یا به مرور این اتفاق رخ داده است؟ در ابتدا او تلاش نمیکرد تا بیشتر زمانش را با شما بگذراند؟
در برنامههای تفریحیتان به اندازه کافی همراه و همدل و خوشسفر بودهاید؟ یا دائماً خود را خسته و بیحوصله نشان دادید؟ لازم است بدانید این رفتار میتواند همسرتان را به کلی از وقتگذرانی با شما دلسرد و ناامید کند.
اگر امروز به فکر بهبود رابطهتان نباشید، احتمالا به زودی باید به جدایی فکر کنید…
ازدواج و رابطه زناشویی نیاز به رفاقت و روابط دیگر را از بین نمیبرد. همه افراد به رفاقت و وقتگذرانی با دوستهای خود نیاز دارند. گاهی فعالیتها و تجربیاتی که با دوستان کسب میشود بسیار مثبت و موثر است و حتی رابطه زناشویی نمیتواند این شکل خاص از رابطه را تامین کند.
از طرف دیگر پیمان ازدواج به معنای وجود مسئولیت و وظایفی نسبت به همسر است. بنابراین طبیعتا چهارچوبهای روابط دوستانه در دوران متاهلی بسیار با دوره مجردی متفاوت است.
علاوه بر اهمیت دادن به خود و نیاز به روابط دوستانه باید نیازهای همسر را نیز در نظر داشته باشیم و تا جای ممکن هنجارها را دنبال کنیم.
نکته مهم درباره این هنجارها این است که به جامعه هر فرد بستگی دارد. میزان و شکل روابط در هر جامعهای و حتی بین خانوادههای مختلف تفاوتهایی دارد و ممکن است هنجار برای یک فرد با هنجار همسرش متفاوت باشد. به همین دلیل صحبت کردن درباره این موضوع اهمیت زیادی دارد.
بهتر است بدانید بعد از ازدواج صرف وقت با دوستان مذکر برای سلامت مردان مفید است. حضور در یک گروه باعث میشود عوارض اضطراب مردها را کمتر آزار دهد دوران مجردی پایان یافته است و خیلی چیزها در زندگی شما با ازدواج تغییر میکند. روابط دوستانه یکی از مواردی است که با این دوران تغییر میکند و همان طور که گفته شد وقت آزاد و اولویت بندی افراد با این تغییر شرایط عوض خواهد شد، اما یک راهکار دیگر هم وجود دارد؛ شما دیگر مثل گذشته زمان آزاد زیادی نخواهید داشت اما حذف کلی و قطع رابطه با دوستان هم درست نیست. به همین دلیل یکی از راهکارها این است که در مورد روابط خود خوب فکر کنید. آنهایی که برایتان مهمتر است را در ذهن مشخص و برای تمدید روابط با آنها برنامه ریزی کنید. شما میتوانید دوستان جدیدی هم پیدا کنید. دوستانی که زوج باشند و شما بتوانید همراه با همسرتان در کنار آنها وقت بگذرانید، اما تمام این شرایط زمانی امکان پذیر است که زوجین با یکدیگر به نتیجه و تفاهم رسیده باشند و قبل از هر تصمیم گیری با یکدیگر گفتگو کنند.
ترک یک رفتار بدون خواست خود فرد تقریباً غیرممکن است. بنابراین باید ابتدا با خود او به این تعامل برسید که رفتارش اشتباه است و لازم است آن را تغییر دهد. گام های بعدی را در ادامه توضیح میدهیم:
این یک راهکار عالی است. دوستی با افراد متاهل به شما این امکان را میدهد که در جمع دوستانه همسرتان شریک شوید بدون آنکه او را از معاشرت با دوستانش منع کنید.
مراجعه به یک مشاور خوب همیشه راه حلی فوقالعاده و منطقی است. مشاوره به شما و همسرتان کمک میکند در ابتدا مشکلات را ریشهیابی و سپس با همراهی یکدیگر حل کنید.
با ریشهیابی علل اینگونه مشکلات معمولاً درمییابیم که رفتار هر دو طرف مشکل داشته که موجب بروز این موضوع شده است. پس هر دو طرف باید در رفتار خود بازبینی و تغییر داشته باشند تا کانون خانواده دوباره گرم و صمیمی شود.
نباید فراموش کنیم که وقتگذرانی با دوستان و تفریحهای شخصی یکی از نیازهای انسان است و حتی اگر این تفریحات با همسر وجود دارد، دلیلی بر این نیست که نباید با دوستان باشد! در واقع همه ما به روابط دوستانه نیاز داریم و این مسئله عجیب یا غیرمعمول نیست.
یکی از راهکارهایی که میتواند تعارضات در این زمینه را برطرف کند، توافقهای شخصی زوجین با یکدیگر است. برای مثال زوجین میتوانند به این توافق برسند که وقتگذرانی با دوستان محدود به روزهای آخرماه باشد و در طول ماه برنامههای دیگر آنها را بهم نزند؛ یا به این توافق برسند که با دوستهای مشترک این وقتگذرانی را انجام دهند.
با توجه به اینکه این موضوع به ارزشهای شخصی برمیگردد، قانون خاصی در این زمینه وجود ندارد و زوجین باید با یکدیگر به توافق برسند.
برخورد با همسری که بیشتر وقتش را با دوستانش میگذراند، یا به اصطلاح رفیقباز است میتواند چالشبرانگیز و حساس باشد. یک رفتار درست میتواند او را به بیشتر کنار شما بودن ترغیب کند و یک رفتار غلط میتواند او را به کلی از وقتگذرانی با شما دلسرد کند.
هرچند که نباید مشکل همسرتان را به گردن خودتان بیندازید یا خود را بابت رفتار او سرزنش کنید. اما لازم است باور کنید که در زندگی او نقش بسیار تعیینکننده و مهمی دارید.
این شما هستید که میتوانید او را به سمت راه درست برای ساختن زندگی مشترک ایدهآلتان هدایت کنید. در ادامه چند نکته درباره نحوه برخورد با همسر رفیق باز که احتمالاً میتواند کمککننده باشد ذکر شده است:
موقعیت را به خوبی مورد بحث و بررسی قرار دهید.
با همسرتان درباره این موضوع صحبت کنید. با صداقت و احترام، به او بگویید که شما نگرانیها و احساسات خود را درباره ارتباط بیش از اندازه او با دوستانش دارید. بررسی دلایل و نیازهایی که باعث میشود همسرتان بیشتر وقت خود را با دوستانش بگذراند، نیز میتواند به شناخت بهتر مسئله کمک کند.
برای خود و همسرتان فضای مشترک ایجاد کنید.
تلاش کنید فضایی مشترک برای خود و همسرتان ایجاد کنید. این میتواند شامل فعالیتهایی مثل ورزش، سفرهای کوتاه، یا هر فعالیتی که هر دوی شما به آن علاقه دارید، باشد. این فضا به شما اجازه میدهد تا به هم نزدیکتر و صمیمیتر شوید.
سعی کنید این اوقات تا حد امکان شاد، آرامش بخش و بهدور از بحث و جدل سپری شود. این به همسرتان یادآوری میکند که چقدر با شما به او خوش میگذرد و تاثیر فوقالعادهای بر رفتار او خواهد داشت.
تلاش کنید تا تعادلی منطقی و منصفانه میان وقتی که همسرتان با دوستانش میگذراند و وقتی که با شما میگذراند، ایجاد کنید. برنامهریزی مشترک برای فعالیتهای مشترک و وقتگذرانی با هم میتواند این تعادل را حفظ کند.
در نظر داشته باشید که هرگز صفر و صدی عمل نکنید. نباید سعی کنید ارتباط او را با دوستانش به کل قطع کنید. اینکار ممکن است نتیجه عکس داشته باشد و شرایط را حتی از قبل هم بدتر کند.
به همسرتان بگویید که شما نیاز به وقت و توجه او دارید. بیان کردن نیازها و احساسات شما به صورت صادقانه و محترمانه، میتواند برای همسرتان روشنکننده باشد و به ایجاد تغییرات مثبت کمک کند. سعی کنید در این مکالمات از مقایسهی همسرتان با دیگران بپرهیزید و فقط درباره خود او و خواستهی خودتان صحبت کنید.
هرچند که ممکن است عصبانی یا ناراحت باشید. همسرتان تایمهای خالیاش را بدون توجه با شما با دوستانش میگذراند و شما احتمالاً دوستانش را نیز در این موضوع مقصر میدانید.
اما این نکته حیاتی است که در هر بحثی هرچند که حق کاملاً با شما باشد با توهین کردن تماماً این حق را از خود سلب میکنید!
اگر با نرمی و به آرامی اعتراض خود را نسبت به رفتار همسرتان نشان دهید احتمالاٌ او را به فکر فروخواهید برد. اما اگر بی مهابا شروع به توهین به دوستانش یا خودش کنید او را به جنگی دعوت خواهید کرد که نتیجهای جز ویرانی زندگی مشترکان ندارد.
هرچند سخت اما باید تمرین کنید تا بتوانید خواستههای خود را بدون نیاز به توهین یا دعوا بدست آورید. این دستاوردها نتیجه بهتر و طولانیمدتتری برایتان خواهند داشت.