شرکتهای سرمایه گذاری اینترنتی که بر خلاف مقررات متعددی که مانع گسترش آنها میشوند با روند رو به رشد شگف آوری در اقتصاد ایران در حال گسترش هستند و در واقع جایگزین شرکتهای هرمی شدهاند هر روز اعضاء و زیر مجموعههای بیشتری جذب میکنند و احساس خطر از جانب آنها روز به روز افزایش مییابد.
به نوشته «تهران امروز»، شرکتهایی که با وعده سودهای رویایی افراد را دعوت میکنند تا با خرید محصولات شرکت مثل محصولات طبی، آرایشی و صنعتی، سرمایه گذاری در فارکس، خرید تورهای مختلف و یا سرمایه گذاری در معادن معدنی کشورهای کوچک، در مدت کوتاهی صاحب سرمایهای افسانهای شوند.
اگر از نحوه اغفال شرم آور این گونه شرکتها و پوچ بودن وعدههایشان که عملا در هیچ تجارتی امکان پذیر نیست بگذریم، باید در مورد این که یک شهروند ایرانی حاضر میشود با توجه به ریسک بالا و نااطمینانی نسبت به عدم بازگشت سرمایه و به رغم تبلیغات و اطلاع رسانیهای متعدد در اینگونه شرکتها سرمایه گذاری کند نگران شویم و این سوال را مطرح کنیم که چرا این اتفاق رخ میدهد؟
پاسخ این سوال را باید در ساختارهای اقتصاد ایران جستوجو کرد. مهم ترین مشکلات اقتصاد ایران را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1)تورم بالا و عدم کارایی بانکها؛ کاهش قدرت خرید مهمترین اثر تورم بر مصرفکنندگان است. مصرف کنندگان برای ثابت نگهداشتن قدرت خرید، مقداری از درآمد خود را به پسانداز اختصاص میدهند تا در آینده نیز توان خرید سبد کالای مورد نیاز خود را داشته باشند. اما از آنجا که حفظ قدرت خرید پول با نگهداری آن در بانکهای داخلی میسر نیست مقدار قابل توجهی از پس اندازها وارد سیستم بانکی نمیشوند.
2) فضای کسب و کار؛ مشکلات متعدد بخش تولید که میتوان آن را در شاخصهای کسب و کار خلاصه کرد باعث شده است تا چه سرمایه گذاران بزرگ و چه سرمایه گذاران کوچک تمایلی به وارد شدن در بخش تولیدی نداشته باشند و نتیجتاً سرمایهها به سمت بخشهای غیر تولیدی روانه میشوند و یا از چرخه اقتصاد ایران خارج میشوند.
3)بازار سرمایه ناقص؛ بازار سرمایه ایران که بانکها و بازار بورس بخش عمدهای از آن را تشکیل میدهند بازار کاملی نیست و به علت فراگیر نبودن نمیتواند تمام پس اندازهای خانوارها را در یک سیستم کارا و شفاف جذب کند. این مشکل در کنار آنچه در مورد نرخ سود بانکها و عدم اطلاع شهروندان از نحوه کارکرد بورس مطرح است باعث میشود تا افراد در جایی خارج از بازار سرمایه داخلی به دنبال سرمایهگذاری باشند.
وجود صندوقهای سرمایه گذاری کوچک و محلی میتواند مقداری از مشکلات را حل نماید و علاوه بر جمع آوری پس اندازهای خرد، مشکل تامین سرمایه بخش تولیدی را تا حدی کاهش دهد که توجه زیادی به آن نشده است.
4) اطلاع رسانی نامناسب؛ وسعت تبلیغات علیه این شرکتها به نحوی نیست که نظر افراد را برای سرمایه گذاری در آنها عوض کند. عدم اطلاع بسیاری از افراد از نحوه سرمایه گذاری و سودها و عایدات سرمایه گذاریها باعث میشود تا شرکتهای سرمایه گذاری به راحتی بتوانند آنها را برای سرمایه گذاری متقاعد کنند.
طبق تئوریهای اقتصادی افزایش در آمد و سود یک سرمایه گذاری معمولا با افزایش ریسک همراه است و نمیتوان افزایش قطعی سود را در سرمایهگذاری تضمین کرد.
حتی در صورتی که با افزایش ریسک سود نیز افزایش یابد دستیابی به سودهایی که این شرکتها به اعضای خود نشان میدهند عملا در اقتصاد متعارف غیر ممکن است. زمانی که افراد از میزان سود آوری سرمایه گذاری در فعالیتهای مختلف اقتصادی مطلع باشند کمتر فریب این گونه شرکتهای به ظاهر سود آور را میخورند.
با این همه، رویای یک شبه رفتن ره 100 ساله و ثروتمند شدن بدون دردسر تعداد زیادی از شهروندان ایرانی را به دام این گونه شرکتها میاندازد و طبیعی است که با مشکلات متددی که وجود دارد افراد حاضر باشند حتی به قیمت از دست رفتن کل سرمایه هایشان در این شرکتها سرمایه گذاری کنند.
کاهش پس انداز و سرمایه گذاری داخلی حتی بیش از کاهش سرمایه گذاری خارجی برای یک اقتصاد دردسر آفرین است.