۳۰ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۳۰ آذر ۱۴۰۴ - ۰۱:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۳۳۱۵۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۷ - ۰۹-۱۱-۱۴۰۳
کد ۱۰۳۳۱۵۵
انتشار: ۰۹:۲۷ - ۰۹-۱۱-۱۴۰۳
واژه‌خانه‌ عصر ایران

جهانی شدن یا گلوبالیزاسیون چیست؟ 

جهانی شدن یا گلوبالیزاسیون چیست؟ 
جهانی شدن اقتصادی در این اندیشه بازتاب یافته است که هیچ اقتصاد ملی‌یی اکنون دیگر جدا نیست: همۀ اقتصادها کم و بیش به اقتصاد جهانی جذب شده‌اند.

 
عصر ایران - جهانی شدن (globalization) پیدایش شبکۀ پیچیده‌ای از ارتباطات متقابل است که موجب می‌شود رخدادها و تصمیم‌های بسیار دور از ما به طور فزاینده در شکل‌گیری زندگی ما دخیل شوند. بنابراین ویژگی اصلی جهانی شدن این است که در آن "فاصلۀ جغرافیایی" ربط و مناسبت خود را از دست می‌دهد و مرزهای سرزمینی، مانند مرزهای بین دولت-ملت‌ها، بی‌اهمیت می‌شوند.  
 
   اما جهانی شدن به این معنا نیست که "واحد محلی" و "واحد ملی" تابع "واحد جهانی"اند بلکه جهانی شدن بر عمق و گسترۀ فرایند سیاسی تاکید می‌کند و حاکی از این است که رخدادهای محلی، ملی و جهانی (یا شاید رخدادهای محلی، منطقه‌ای، ملی، بین‌المللی و جهانی) همواره تعامل دارند. 

جهانی شدن یا گلوبالیزاسیون
 
   اصطلاح جهانی شدن را عمدتا برای اشاره به یک فرایند، یک سیاست، یک راهبرد بازاریابی، یک وضع ناگوار یا حتی یک ایدئولوژی به کار می‌برند. اما جهانی شدن یک فرایند نیست بلکه ترکیبی از فرایندهاست. گاهی فرایندهای همپوشان و همسو، گاهی نیز فرایندهای متعارض و مخالف.  
 
   شاید بهترین ایده دربارۀ جهانی شدن، ایدۀ "جهان بی‌مرز" باشد که کنیچی اوهما، اقتصاددان ژاپنی، در 1989 مطرح کرد. این ایده نه تنها به نفوذپذیری مرزبندی‌های سیاسی سنتی اشاره می‌کند، بلکه بر این نکته دلالت دارد که تقسیمات بین مردمانی که پیشتر از لحاظ زمان و مکان جدا بودند، اکنون کم‌اهمیت‌تر و گاه به کل بی‌ربط شده است.  
 
  جهانی شدن با رشد روابط "فرا سرزمینی" بین مردم پیوند دارد؛ و نیز با پیکربندی دوبارۀ فضای اجتماعی‌ای که سرزمین در آن بدان سبب کم‌اهمیت است که بخش اعظم ارتباطات خصلت "فراجهانی" یا "فرامرزی" دارند.  
 
  مثلا امروزه با زدن دکمۀ کامپیوتر انبوهی از پول الکترونیکی در سراسر جهان جریان می‌یابد و به یقین بازارهای ارز و دیگر بازارهای پولی نسبت به رخدادهای اقتصادی هر جای جهان، تقریبا بدون فاصلۀ زمانی عکس‌العمل نشان می‌دهند. همین طور فناوری کابلی و ماهواره‌ای امکان می‌دهد که پیام‌های تلفنی و برنامه‌های تلویزیونی تقریبا بلافاصله به سراسر جهان ارسال شود. 
 
  تصور عمومی دربارۀ جهانی شدن این است که فرایندی از بالا به پایین است و نهادی از یک نظام جهانی یگانه، مُهر خود را بر همۀ بخش‌های جهان می‌زند.  
 
  این تصور از جهانی شدن با همگن شدن گوناگونی‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسیِ جهانی، پیوند نزدیک وجود دارد؛ فرایندی که در آن همۀ مردم به تدریج برنامه‌های تلویزیونی یکسانی تماشا می‌کنند، کالاهای یکسانی می‌خرند، یک جور غذا می‌خورند، از ستارگان ورزشی نامدار طرفداری می‌کنند، از رفتار عجیب و غریب مشاهیر مشخصی پیروی می‌کنند.  
 
   با این حال جهانی شدن دست به دست محلی شدن، منطقه‌ای شدن و چندگانگی فرهنگی پیش می‌رود. دلایل گوناگونی برای این همراهی وجود دارد. نخست، توانایی رو به زوال دولت-ملت برای سازماندهی معنادار زندگی اقتصادی و سیاسی باعث می‌شود که قدرت به پایین‌دستی‌ها منتقل شود و در عین حال به بالادستی‌ها فشار آورد.  
 
   همین که وفاداری‌های مبتنی بر ناسیونالیسم سیاسی و ملی ضعیف شوند، اغلب جای خود را به وفاداری‌های مرتبط با اجتماع محلی یا منطقه‌ای یا به هویت‌های دینی و قومی می‌دهند. مثلا بنیادگرایی دینی را می‌توان واکنشی به جهانی شدن دانست.  
 
   دوم اینکه، ترس از همگونی، بویژه وقتی که شکلی از امپریالیسم تلقی شود، مقاومت فرهنگی و سیاسی را برمی‌انگیزد. این وضع می‌تواند احیاء توجه به زبان‌های رو به زوال و فرهنگ‌های اقلیت، و واکنش در برابر جهانی شدن را در پی داشته باشد که مورد اخیر بیشتر از طریق پیدایش جنبش‌های اجتماعی جدید " ضد سرمایه‌داری" و ضد تجارت آزاد صورت می‌گیرد.  
 
دلیل سوم اینکه، جهانی شدن به جای فراهم آوردن فرهنگ واحد جهانی، الگوهای پیچیده‌تر گوناگونی ِ اجتماعی و فرهنگی را در دولت‌های در حال توسعه و توسعه‌یافته به یکسان متداول کرده است.  
 
د  ر دولت‌های در حال توسعه، کالاهای مصرفی و ایده‌های غربی از راه روند بومی کردن به جامعه و فرهنگ سنتی تزریق می‌شوند. اما دولت‌های توسعه‌یافته هم نتوانسته‌اند از تاثیر گستردۀ مبادلۀ فرهنگی بگریزند. آن‌ها در مقابل صادرات کوکاکولا، محصولات مک‌دونالد و امثال آن به طور روزافزونی زیر نفوذ ادیان و مذاهب، هنر، روش‌های پزشکی و درمان سنتی، هنر، موسیقی و ادبیات غیرغربی قرار گرفته‌اند. 
 
شکل‌های جهانی شدن اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را نیز می‌توان متمایز کرد. جهانی شدن اقتصادی در این اندیشه بازتاب یافته است که هیچ اقتصاد ملی‌یی اکنون دیگر جدا نیست: همۀ اقتصادها کم و بیش به اقتصاد جهانی جذب شده‌اند.

  از این رو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) جهانی شدن را چنین تعریف کرده: گذار از جهان اقتصادهای ملی جدا از هم به اقتصاد جهانی‌یی که در آن تولید بین‌المللی شده و سرمایۀ مالی بین کشورها آزادانه و بی‌درنگ جریان می‌یابد. 
 
فروپاشی کمونیسم، انگیزه و نیروی محرک قدرتمندی به جهانی شدن اقتصادی داد. به این معنا که راه جذب شدن آخرین مجموعۀ مهم دولت‌هایی را که بیرون از آن مانده بودند به نظام سرمایه‌داری جهانی هموار کرد. 
 
یکی از پیامدهای اصلی جهانی شدن اقتصادی عبارت است از کاهش توانایی و ظرفیت حکومت‌های ملی در مدیریت اقتصاد و بویژه ایستادگی در برابر بازسازی خودشان در جهت بازار آزاد.   
 
جهانی شدن فرهنگی فرایندی است که با آن اطلاعات، کالاها و ایده‌هایی که در بخشی از جهان تولید شده‌اند وارد جریان جهانی می‌شوند و به کاهش تفاوت‌های فرهنگی بین ملت‌ها، منطقه‌ها و افراد می‌انجامد. این جریان را گاهی فرایند "مک‌دونالدی کردن" هم توصیف کرده‌اند.  
 
جهانی شدن فرهنگی، که تا حدی برانگیخته از رشد شرکت‌های فراملی و پیدایش کالاهای جهانی است، از انقلاب اطلاعات، گسترش ارتباطات ماهواره‌ای، فناوری اطلاعات و اینترنت، و رسانه‌های جهانی هم نیرو گرفته است.  
 
اما همان طور که گفته شد، این روندی دوسویه است. یعنی علاوه بر رواج فیلم‌های هالیوود، کفش‌های نایکی و فروشگاههای قهوۀ استارباکس، فروش کالاها در سراسر جهان نیازمند توجه به فرهنگ‌های بومی نیز است. بنابراین در این روند فقط شرکت‌های غربی بر جوامع غیرغربی تاثیرگذار نیستند، بلکه جوامع غیرغربی نیز با فرهنگ خودشان بر شرکت‌ها و رسانه‌ها و سینما و موسیقی و ادبیات غرب تاثیر می‌گذارند. 
 
جهانی شدن سیاسی از رشد اهمیت سازمان‌های بین‌المللی آشکار است. این سازمان‌ها به این معنا فراملی‌اند که نه در یک دولت بلکه در عرصۀ بین‌المللی ِ متشکل از دولت‌ها اختیار فعالیت دارند. بیشتر این سازمان‌ها پس از جنگ جهانی دوم پدیدار شدند. از جمله سازمان ملل متحد، ناتو، جامعۀ اقتصادی اروپا، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، سازمان تجارت جهانی و غیره.  
 
در روند جهانی شدن سیاسی، نهادهای فراملی می‌توانند ارادۀ خود را بر دولت‌های ملی تحمیل کنند. ولی این کار معمولا به شکلی انجام می‌شود که حاکمیت ملی دولت‌ها، دست کم روی کاغذ، نقض نشود.  
 
جهانی شدن سیاسی بر همکاری میان دولت‌ها تاکید دارد و ضمنا تعهدی ایده‌آلیستی به اینترناسیونالیسم و شکلی از حکومت جهانی را در بر دارد. اگرچه چشم‌انداز "دولت جهانی" بسیار دور است، ولی "جامعۀ مدنی جهانی" بر پایۀ فعالیت شرکت‌های فراملی، سازمان‌های غیرحکومتی و گروه‌های بین‌المللی فشار، بیش از پیش واقعیت یافته است.

گلوبالیزاسیون یا جهانی شدن با گلوبالیسم فرق دارد. واژه‌ی گلوبال (global) یعنی "جهانی". بنابراین گلوبالیسم یعنی جهانی‌گرایی. اما گلوبالیزاسیون (globalization) یعنی جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی. گلوبالیسم در واقع نوعی ایدئولوژی یا فرهنگ سیاسی است که جهانی شدن را موجه می‌سازد.  
 
   وقتی که دونالد ترامپ از گلوبالیست‌ها انتقاد می‌کند، در واقع در حال انتقاد از کسانی است که جهانی شدن را توجیه می‌کنند و رواج می‌دهند. ناسیونالیست‌ها و محافظه‌کاران در مجموع مخالف ادغام فرهنگی و کمرنگ شدن اهمیت مرزها و قلمروهای سرزمینی‌اند و به همین دلیل با گلوبالیسم مخالف‌اند.

برچسب ها: جهانی شدن ، ترامپ
ارسال به دوستان
اعتبار جهانی ۶۰ کشور از نگاه شهروندان ثروتمند جهان (+ اینفوگرافیک) آوارگی خانواده فقیر به خاطر خون آلوده؛ صاحبخانه پسر ۷ ساله مبتلا به ایدز را بیرون کرد ژیلا صادقی: همه از روی من اسکی می روند  پایان نگرانی والدین؛ تبدیل بازی‌های خشن به محتوای کودکانه با فناوری جدید  کلینتون، مایکل جکسون و شاهزاده انگلیسی در باتلاق فساد اخلاقی اپستین مریم امیرجلالی: برای چی لب هایم را اردکی کنم؟ هشدار رئیس دانشگاه تهران: ایران در مرز بحران قطعی ‎آب قرار دارد/ اگر یک قطره آب هم برداشت نشود، ۲۰۰ سال طول می‌کشد تا سفره‌های زیر زمینی احیا شوند سد جگین سرریز کرد شوک والیبال ژاپن به اروپا؛ صعود مقتدرانه اوساکا به فینال جام باشگاه‌های جهان کارشناس روس: ایران از متحدان خود همچون مسکو، انتظار حمایت فعال‌تری دارد زلزله «لامین یامال» در بازار کیت‌های فوتبالی؛ عبور اعجوبه بارسلونا از مسی و امباپه در سال ۲۰۲۵ بن‌گویر خواستار ساخت زندان امنیتی با حصار تمساح‌ شد مذاکره‌کننده روس در امور اوکراین وارد میامی آمریکا شد بیانیه مشترک آمریکا، قطر، مصر و ترکیه از پیشرفت در روند توافق غزه حضور علی لاریجانی در جلسه شورای‌ عالی هماهنگی اقتصادی
نظرسنجی
طنز «مهران مدیری» را بیشتر دوست دارید یا طنز «رضا عطاران» را؟