مادر علی انصاریان: شماره ۸ پیراهنش به عشق امام رضا (ع) بود

مادر مرحوم علی انصاریان گفت: علی انصاریان همواره در زندگی به خاندان ائمه (ع) بویژه حضرت رضا (ع) متوسل می‌شد از همین رو شماره پیراهنش به نام حضرت رضا (ع) عدد ۸ بود.

به گزارش مهر، اشرف‌السادات میرشاهولایتی، در حاشیه آئین اهدای مدال قهرمانی مرحوم علی انصاریان به موزه حرم مطهر رضوی که با حضور جمعی از مسئولان آستان قدس رضوی در مرکز نمایشگاه‌ها و همایش‌های آستان قدس رضوی برگزار شد، گفت: ارادت ویژه مرحوم علی انصاریان به ائمه معصومین و توسل به حضرت رضا (ع) در جای جای زندگی او جلوه‌گری می‌کرد.

مادر مرحوم علی انصاریان گفت: من از قبل انقلاب و در دوران نوجوانی که معلم دینی بودم، علی را که سن کمی داشت با خودم به مجالس مذهبی می‌بردم و از همان دوران عشق و محبت ائمه اطهار (ع) در وجود او نهادینه شده بود.

وی ادامه داد: مرحوم علی انصاریان فوتبال خود را از تیم فجر شهید سپاسی شروع کرد و سال ۷۷ راهی تیم پرسپولیس تهران شد و به عشق حضرت رضا (ع) شماره پیراهن ۸ این تیم را به تن کرد.

میرشاهولایتی با بیان اینکه اطاعت از اهل بیت (ع) دلیل عاقبت بخیری او شد، تصریح کرد: طبق رسم همیشگی قبل از بازی با من تماس می‌گرفت و می‌گفت برایم دعا کن تا در این بازی گل بزنم. هنگام بازی زیارت عاشورا و آیت‌الکرسی را می‌نوشت و همواره همراه خود داشت زیرا معتقد بود که موجب موفقیتش خواهد شد. او تمامی موفقیت‌هایش را مرهون اهل بیت (ع) بود.

مادر مرحوم انصاریان همچنین خاطر نشان کرد: او در رعایت حرمت مادر و پدر، خوش‌رفتاری و خدمت به والدین مثال زدنی بود. هیچ گاه ندیدم که جلوتر از من راه برود و همواره با احترام با من و پدرش رفتار می‌کرد.

وی با بیان خاطره‌ای از دوران فعالیت علی انصاریان در حوزه بازیگری گفت: چند ماه قبل از فوتش، برای ساخت سریال سرزده همراه او در شهر مشهد حضور یافتم و خاطرات بسیار خوبی از زیارت حرم امام رضا (ع) از آن دوران بر جای ماند. در سکانس پایانی این سریال که با نوای شنیدنی محمدعلی کریمخانی و قطعه آمدم ای شاه پناهم بده همراه بود، علی انصاریان به امام رضا (ع) ادای سلام و احترام کرد و سکانسی ماندگار و زیبا را از خود به یادگار گذاشت.

میرشاهولایتی در پایان از آرزوی دیرینه‌اش و خدمت در لباس خادمی حضرت رضا (ع) گفت و از مسئولان درخواست کرد تا در صورت امکان شرایط خادمی او را فراهم آورند.

رضا عطاران بهتر است یا مهران مدیری؟

تماشاخانه

یلدا و قصه‌ی یکی شدن ما..! (فیلم)

آن روزها کنار هم بودن، خودش یک آیین بود / در ارتباط رودررو، چشم‌ها راست و دروغ را لو می‌دهند؛ چیزی که ابزارها از ما پنهان می‌کنند / ما قرار بود از ابزارها استفاده کنیم، اما حالا خودمان را در اختیارشان قراردادیم (فیلم)

فیلم های دیگر