جَمْشید و خورْشید، منظومهای عاشقانه از سلمان ساوجی (۷۰۸- ۷۷۸ ق / ۱۳۰۸-۱۳۷۶ م) در قالب مثنوی. این منظومه داستان تحمل مصائب جمشید در راه رسیدن به خورشید و جنگها و هجرانها و سرانجام وصال آن دو ست. منظومه ۹۰۰‘۲ بیت دارد که بر وزن خسرو و شیرین نظامی در ۷۶۳ ق به پایان رسیده، و سلمان آن را به سلطان اویس (حک ۷۵۵-۷۷۶ ق) تقدیم کرده است.
ابیات زیر درآمدی به یکی از بخش های این منظومه زیبا و خواندنی است.
شادی آمد از درون امشب که هان جان میرسد
جان به استقبال شد بیرون که جانان میرسد
یار چون گیسو کشان در پای یار آمد ز در
مژده ای دل کان شب سودا به پایان میرسد
خوش بخند ای دل که اینک صبح خندان میدمد
خوش برقص ای ذره کاینک مهر رخشان میرسد
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر