۰۹ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۹ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۰۵۳۴۸
تاریخ انتشار: ۲۱:۵۰ - ۲۳-۰۷-۱۴۰۳
کد ۱۰۰۵۳۴۸
انتشار: ۲۱:۵۰ - ۲۳-۰۷-۱۴۰۳

روایت دست اول عضو حزب الله از روز انفجار پیجرها: پیام با فونت ریز فرستاده شده بود

روایت دست اول عضو حزب الله از روز انفجار پیجرها: پیام با فونت ریز فرستاده شده بود
با دکمه‌های سفتی که حتما نیاز به دو دست باشد. آن‌روز روبروی رفیقم نشسته بودم. پیجر توی کیفم بود. زنگ خورد. نمی‌دانم چرا اعتنا نکردم. یکهو رو به رفیقم ترکید. سروصورتش پر ترکش شد.
جواد موگویی، مستندساز ایرانی که به بیروت سفر کرده است، روایتی از روز انفجار پیجرها در لبنان نوشته است که می خوانید:
 
قرار گذاشتیم در کافه قلیونی. 
 
مسلط به فارسی، ساکن ضاحیه و با سابقه چندساله در حزب. هنوز شروع نکرده، صدای انفجار آمد. العربی زد وفیق صفا ترور شد. ابوسعید گفت «مسئول حفاظت حزب است. العربی، اول از همه سوژه ترورها را اعلام می‌کند. به اسراییلی‌ها وصل است.»
 
با دور تند پک می‌زند به سیگار: «دوماه قبل ۱۶هزار پیجر خریده بودند. ۴هزارتا را پخش و بقیه در انبار بود. بچه‌های من همیشه سر بازی با پیجر دعوا داشتند. موقع خواب‌ هم می‌گذاشتم کنار بالشت خودم و بچه‌هایم. پیجرهای جدید نسبت به قبلی‌ها بزرگتر بود.
 
با دکمه‌های سفتی که حتما نیاز به دو دست باشد. آن‌روز روبروی رفیقم نشسته بودم. پیجر توی کیفم بود. زنگ خورد. نمی‌دانم چرا اعتنا نکردم. یکهو رو به رفیقم ترکید. سروصورتش پر ترکش شد.
 
پیام‌ با خط ریز آمده بود که بچه‌ها حتما بگیرند جلوی صورتشان. اگر دکمهOK را می‌زدی آنی و اگر نه، ۲-۳ثانیه بعد خودش منفجر می‌شد. خدا رحم کرد. پیجر من همیشه دست بچه‌هایم بود. در بقاع، پدری کنار دخترش بوده‌. با انفجار پیجر در جیبش، صورت دخترش متلاشی می‌شود.
 
همسرم می‌گفت «من تو آشپزخانه بودم که هر دو سه‌ثانیه صدای یک انفجار می‌شنیدم! سرم را از پنجره بیرون کردم، دیدم یک ماشین رفته توی درخت! یکی افتاده توی جوب! یکی کنار دیوار ناله می‌زند!»
 
آن روز مثل فیلم‌های آخرزمانی بود. در ضاحیه جلوی هر بلوکی می‌رفتی رد خون روی زمین بود.
 
انفجارها، آسیب‌‌های یکسان نداده. برخی پیجرها شارژ نداشته و اصلا خاموش بوده یا همراه‌ بچه‌ها نبوده. برخی گوشه اتاقی یا جایی بوده. یا از جیب درنیاورده، منفجر شده. 
 
تعدادی کمی دو چشم‌نابینا شدند. برخی یک‌چشم و برخی فقط قطع انگشت یا جراحت ران و شکم. بستگی به موقعیت پیجر و چگونگی پاسخ به زنگ آن بوده.
 
فردایش بی‌سیم‌ها هم ترکید. با پیجرها خریداری شده بودند. تا یک روز همه در شوک بودند. اما بلافاصله ارتباطات‌ برقرار شد. تا اینکه سید را زدند. من تو ماشین بودم. یکهو ماشینم از زمین بلند شد! از شدت انفجار.
 
من بالا سر پیکر چندتا از شهدای کنار سید رفتم. بدن‌ها همه سالم بود. اما صورت‌ها همه کبود و سیاه با لب‌های ورم کرده. همه از خفگی گاز سمی شهید شده بودند‌.
 
الان همه چیز ممنوع است. شبکه ارتباطی کند شده اما امن‌تر است.»
 
منبع: کانال تلگرامی جواد موگویی
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: پیجر ، انفجار
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
حمل مواد نفتی در سال 1287 شمسی (عکس) برای کاهش سریع چربی خون چه بخوریم؟ [۱۹ خوراکی شفابخش] سروقت‌ترین خطوط هوایی جهان در سال ۲۰۲۵ ۱۳ نشانه هشدار دهنده که ممکن است خودروی شما در آستانه آتش‌سوزی باشد نه پورشه، نه بی‌ام‌و؛ سودآورترین خودروساز دنیا کدام است؟ ردپای «لبنیات» در افزایش بار بیماری استخوان شکن! ۱۰ کشوری که اقتصاد آن‌ها بیشترین وابستگی را به تجارت بین‌المللی دارد (+ اینفوگرافی) قبل از خرید لاستیک جدید این مطلب را بخوانید؛ مهم‌ترین ویژگی که هرگز نباید نادیده بگیرید کنترل گوشی با حرکت زبان؛ قابلیتی مخفی که از آن بی‌خبر بودید ریختن مایع ظرف‌شویی روی اسکاچ ؛ یک اشتباه رایج! روش درست شستن ظروف را بدانید ترکیه نیروی نظامی به غزه می فرستد/ آمریکا این طور می خواهد، اسرائیل مخالف است هواپیمای روز قیامت؛ با «کاخ سفید پرنده» آشنا شوید رفلاکس حنجره با رفلاکس معده تفاوت دارد؟ سریعترین خودروهای برقی زیر ۱۰۰ هزار دلار در جهان که باید بشناسید(+عکس) توافق افغانستان و پاکستان بر سر تداوم آتش بس